روی سایت دلنوشته «تکراریه نه؟»|samiar7 کاربر انجمن یک رمان

[سامیار زاهد]

نام دلنوشته:تکراریه نه؟

نویسنده:samiar 7

مقدمه:

تکراریه نه؟!...مثه من!

مثه تو؟..

مثه ما!

دوست دارم این تکرار هارو دوست دارم!

دوست دارم...همون طور که تورو دوسِت دارم

دیگه دوست دارم هام هم برات تکراری شده؟!

تکراریه نه؟

 

[سامیار زاهد]

حالم بده...ولی کی اهمیت میده!

این روزا حال بدم هم تکراری شدع!

 

[سامیار زاهد]

وقتی که خوشحالم یعنی ناراحتم
وقتی که ناراحتم یعنی افسرده شدم
خوب کاری نمیشه کرد زندگی اینه من یه جورایی یه گل پژمرده شدم:/

 

[سامیار زاهد]

دوست دارم
دوست دارو و بدون تو نمیتونم زندگی کنم
عاشقتم
یه دفعه اومدیو عقل از سرم بردی
اومدیو همه چیو تعقیر دادی
دوست دارم
هیچوقت برام تکراری نمیشی...اینو قول میدم

ولی هیف تو قول نداده بودی!...تو قول نداده بودیو و برات تکراری شدم

 

[سامیار زاهد]

رو مخمه صداش
زیادی نازکه
موهاش تو دستو پاست
بلنده و فر
چشماش تو ذوغ میزنه
ریز و روشن
رنگ پوستش روانمو به هم میریزه
زیادی سفید و ماسته
خیلی لوسه
زیادی میچسبه بم
...
لعنتی اون همه چیزش بر عکس توعه!

 

[سامیار زاهد]

هیچوقت دلم نمیخواست دیدم نسبط بهت عوض بشه

ولی شد
#؟

 

[سامیار زاهد]

هیچوقت از کسی متنفر نبودم,و
لی با رفتارای ضدو نقیصت کاری کردی ارزو کنم سر به تنت نباشع

#D

 

[سامیار زاهد]

این روزا دلم میخواد تمام اهنگ های دنیارو با صدای تو بشنوم

 

[سامیار زاهد]

عاشق شدن شعور میخواد

ینی میوام بگم بخاطر همین تعداده عاشقای دنیا کمه:/

 

[سامیار زاهد]

خودتم میدمونی که اومدی_گند زدی و رفتی؟