روی سایت دلنوشته درد های من یکی دوتا نیست | Majid_J_H_Mirzaei کاربر انجمن یک رمان

[F6nxiety]

غیر تو رو نمی‌دید چشم‌هام...
مهم نبود غیر تو برام...
نمی‌شنیدم هیچی غیر صدات...
جونم‌ رو می‌کردم فدات!
پس چرا این‌جوری شد؟!
بینمون فاصله و دوری شد؟!
چرا؟!

 

[F6nxiety]

شب‌ها که تو می‌خوابی...
عشقت هنوز بیداره!
تو خواب‌های خوب می‌بینی.
اون خاطرات رو تو ذهنش میاره!

 

[F6nxiety]

یه کلام!
از کسی که دستش سنگه نترس.
از کسی بترس که،
دلش سنگ باشه.
ولی پیشنهاد بهتری هم دارم.
نزدیک اینجور آدم‌ها نشید!

 

[F6nxiety]

می‌دونی هر کسی،
یه خوبی و یه بدی داره!
اما بعضی وقت‌ها اون بدیِ،
انقدر بده که آدم خوبی‌هاش رو فراموش می‌کنه.
ولی خوبی اینجوری نیست.
هرچقدر هم خوب باشی بازم اون بدیِ هست!

 

[F6nxiety]

تو زندگی خیلی بهم دروغ گفتی.
ولی یه دروغی گفتی که...
هیچ‌وقت فراموشش نمی‌کنم!
همون دروغی که گفتی:
-تا تهش باهاتم!

 

[F6nxiety]

کوتاه‌ترین سوالی که می‌تونم ازت بپرسم:
-چرا اومدی تو زندگیم؟!
کوتاه‌ترین چیزی هم که می‌‌تونم بگم:
-دوستت داشتم!

 

[F6nxiety]

-اگه بهت بگن عشقت برگشته چی بهش می‌گی؟
هه...
میگم:
-قبلا توی دلم جات داده بودم.
ولی با رفتنت اون رو شکوندی!
اگه می‌تونی درستش کنی برگرد...!

 

[F6nxiety]

بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم...
خدا باهام قهره!
چون به عشقم گفتم:
-اگه بری به خدا می‌میرم.
ولی حالا اون رفته و من...
هنوز زندم!

 

[F6nxiety]

زندگیِ من دقیقا مثل سقوطه!
هر چند می‌دونم مقصدم کجاست...
اما نمی‌تونم جلوش رو بگیرم!

 

[F6nxiety]

عشق و عاشقی الان دیگه...
فقط تو قصه‌هاست.
تو واقعیت...
چیزی که هست فقط،
هوسه!