مشاعره مشاعره با اشعار عليرضا آذر

[m.donya]

من همانم که شبی عشق ، به تاراجش برد

همچو حلّاج به خاکستر ِ تشویش نشست

در سرش سوره تکویر مُجَسَم میشد

قبل ِ هر زلزله‌ای در خودش آرام شکست

تو بدی کردی و کسی با عشق
از خودش انتقام میگیرد

 

[فلورا.]

تو بدی کردی و کسی با عشق
از خودش انتقام میگیرد

در خانه ی من عشق خدایی می کرد

بانوی هنر، هنرنمایی می کرد

من زیستنم قصه ی مردم شده است

یک تو، وسط زندگیم گم شده است

 

[m.donya]

در خانه ی من عشق خدایی می کرد

بانوی هنر، هنرنمایی می کرد

من زیستنم قصه ی مردم شده است

یک تو، وسط زندگیم گم شده است

تا تو بر تاب نشستی این نوسان من را برد
شب جلو رفتیو فردا به عقب برگشتی

 

[فلورا.]

تا تو بر تاب نشستی این نوسان من را برد
شب جلو رفتیو فردا به عقب برگشتی

یک قدم از تو همه‌ی جاده من
خون بطلب، سینه ی آماده؛ من

شعر تو را داغ به جانت زدند
مهر خ**یا*نت به دهانت زدند

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[m.sina]

یک قدم از تو همه‌ی جاده من
خون بطلب، سینه ی آماده؛ من

شعر تو را داغ به جانت زدند
مهر خ**یا*نت به دهانت زدند

دور تا دورم ابرمشکوکی است
جبهه های هوای تنهایی

فصل فصلم هجوم آبان هاست
تف به جغرافیای تنهایی

 

[m.donya]

دور تا دورم ابرمشکوکی است
جبهه های هوای تنهایی

فصل فصلم هجوم آبان هاست
تف به جغرافیای تنهایی

یک سـوره بخـوان
‏مهریه ام کن غزلـت را
‏من طاقت یعقـوب نـدارم
بغلم کن

 

[فلورا.]

یک سـوره بخـوان
‏مهریه ام کن غزلـت را
‏من طاقت یعقـوب نـدارم
بغلم کن

نمی دونم، نمی فهمم
ما چرا جدا نمی شیم

 

[m.sina]

نمی دونم، نمی فهمم
ما چرا جدا نمی شیم

من را بگذار عشق زمین گیر کند.
این زخم سراسیمه مرا پیر کند

این پِچ پِچ ها چیست رهایم بکنید
مردم خبری نیست رهایم بکنید

 

[فلورا.]

من را بگذار عشق زمین گیر کند.
این زخم سراسیمه مرا پیر کند

این پِچ پِچ ها چیست رهایم بکنید
مردم خبری نیست رهایم بکنید

دیوانه تر از من چه کسی هست،کجاست

یک عاشق ِ این گونه از این دست کجاست

تا اخم کنی دست به خنجر بزند

پلکی بزنی به سیم آخر یزند

 

[m.donya]

دیوانه تر از من چه کسی هست،کجاست

یک عاشق ِ این گونه از این دست کجاست

تا اخم کنی دست به خنجر بزند

پلکی بزنی به سیم آخر یزند

در وادی من چشم چرانی کردند
در صحن حرم تکه پرانی کردند
در خانه ی من عشق خدایی می کرد
بانوی هنر، هنرنمایی می کرد