متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت دلنوشته کلاویه زندگی | negin javadi کاربرانجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #11
ما که آدم هستیم، خودمان را نادیده می‌گیریم و می‌گذاریم برای‌مان سخت بگذرد و سخت می‌گیریم؛ آن وقت مترسک مزرعه، سال‌ها می‌ایستد تا شاید کسی آن را آدم حساب کند... .
راست می‌گفت سهراب:
من هم در تردیدم،
من در این عرصهٔ آغشته به بغض،
لبِ خندان دیدم،
چشمِ گریان دیدم،
گریه کردم امّا...
بارها خندیدم،
رمز بیداری را،
پشت بی‌خوابی این ثانیه‌ها فهمیدم... .
تو به آمار زمین «مشکوکی»
من به دل‌های زمین «مشکوکم»... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #12
ماهیانی که از تلاطم دریا شکایت کردند، هنگامی که دریا آرام شد،
خود اسیر صیادان شدند... .
تلاطم‌های زندگی حکمت خداست؛ باید بپذیریم و صبور باشیم... .
ازخدا دل آرام بخواهیم، نه دریای آرام؛
لذّت بردن کار سختی نیست، فقط کافی‌ست بخواهیم... .
می‌دانم گاهی آن‌قدر غصّهٔ دل‌مان، زیاد می‌شود که یادمان می‌رود، لذّت چیست؟!
امّا رسم دنیا، همین است... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #13
واقعاً مخلوقات عجیب و غریبی هستیم،
برای گناهان خودمان وکیل می‌شویم، و برای اشتباه دیگران قاضی... .
جهان پر شده از قضاوت‌های نابجا، کینه، غرور، حسادت و... .
به نظر شما چه می‌شود کرد؟!
می‌توان مانند بقیه، با جمله‌ای کلیشه‌ای کار را تمام کرد... .
مثلاً بگویم: باید از خودتان شروع کنید،
و البته که همین‌طور است، ولی لج بازی هم جزء همان دسته حس‌ها هست... .
پس بیاییم چه بد و چه خوب، از این زندگی لذّت ببریم... .
سخت نگیریم دنیا و زندگی کردن را... .
فقط کافی‌ست از ته دل بخواهیم، همین!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #14
ما، هیچ‌وقت در مورد هیچ‌چیزی نمی‌توانیم کاملاً مطمئن باشیم؛ فقط باید شجاعتش را داشته باشیم تا آن کاری را که فکر می‌کنیم درست است انجام بدهیم؛ ممکن است بعدها بفهمیم که اشتباه کرده‌ایم، ولی لااقل آن‌چه که فکر می‌کردیم درست است انجام دادیم و این مهم است... .
و شادى به این که کجا هستى ربطى ندارد، به کسى که هستى مربوط مى‌شود... .
پس خودت نقش خودت را در این دنیا انتخاب کن واز زندگی کردن در آن نقش لذّت ببر... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #15
اگر کرم ابریشم بخواهد تا ابد کرم ابریشم بماند، اگر به این نتیجه برسد که دردسرهاى تبدیل شدنش خارج از توان تحملش است، هرگز نخواهد فهمید که مى‌توانسته تبدیل به چه موجود زیبایی بشود... .
پس نترسیم از این که قرار است چه اتفاقی برای‌مان بیفتد، پیله خودمان را بگشاییم واز زندگی لذّت ببریم؛ آن‌وقت به معنی «اشرف مخلوقات» بودن، پی خواهیم برد... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #16
زمانِ حال، چیز خنده دارى است؛ اصولاً نمى‌تواند وجود داشته باشد. ولی ما می‌گوییم در حال زندگی کنید؛ ولی به محض این که متوجّه زمان حال‌مان می‌شویم، سپرى مى‌شود و دیگر حال نیست. این‌طورى ما مدام در گذشته به سر مى‌بریم، حتى هنگامى که در حال رویاپردازى درباره‌ى آینده هستیم.... .
مگر نه؟!
امّا همین زمان حال را هم که هی سر می‌دواند به گذشته و آینده را می‌توانیم خوب مدیریت کنیم و به سمت چیزهای خوب هدایت کنیم... .
قبول کنیم که خود گاهی می‌خواهیم اشک بریزیم و ناراحت باشیم،
این دیگر دست دل است؛ کاری نمی‌توان کرد. گاهی می‌گیرد دیگر... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #17
اصلاً مگر می‌شود مدام خندید؟!
همین غصّه وناراحتی‌ست که خنده را معنی می‌دهد و قدر آن را می‌دانیم؛
همین کلاویه‌های مشکی پیانو هستند که وقتی با کلاویه‌های سفید نواخته می‌شوند، موسیقی لذّت‌بخشی به وجود می‌آید... .
زندگی، نه سفیدِ سفید است نه سیاهِ سیاه... .
زندگی همانند کلاویه‌های پیانو است که کنار هم زیبا می‌شوند و می‌توانی موسیقی دلخواه خودت را بزنی و لذّت ببری... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #18
زندگى حتى پشت دیوارهاى زندان، مى‌تواند فوق العاده جالب و ارزشمند باشد، به همان اندازه که براى کسانى که در بیرون زندان هستند چنین است. در اینجا، همه چیز بستگى دارد به قدرت ایمانى که انسان به صحت و استوارى فلسفه‌ى «خود» دارد... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #19
سر انگشتانم را روی کلاویه‌های پیانو می‌کشم و آهنگ ملایم و دلنشینی را می‌زنم... .
در این روزگار ما با عقربه‌ها، با هرساعتی می‌دویم و می‌دویم؛ وتیک تاک لحظه‌ها را درنمی‌یابیم... .
زمانش رسیده در سکوت مطلق به تیک تاک ساعت گوش کنی، ضربان قلبت باهمان تیک تاک یکی می‌شود و تو، نمی‌دانی، شاید در همین ثانیه، همین لحظه، باتری ساعت تمام شود؛ آن‌وقت... .
لحظه‌ها را دریابیم... .
شاید این آخرین صدایی باشد که ما می‌شنویم... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #20
کاش نوع دیدمان را به دنیا عوض می‌کردیم... .
همه چیز، به نگاه ما بستگی دارد؛ حتی خوشبختی و حتی لذّت و... .
حس خوشبختی، یک حس درونی است؛
هیچ‌کس نمی‌تواند ما را خوشبخت کند، الا خودمان... .
فقط به تعبیر ما ونوع نگاه ما به زندگی زیبا بستگی دارد... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا