- تاریخ ثبتنام
- 27/12/21
- ارسالیها
- 1,992
- پسندها
- 6,375
- امتیازها
- 28,973
- مدالها
- 16
نالان ز کردهها و پشیمان ز گفتههاسر نهادن بر سیه دل سینه ها
سینه آلودن به چرک کینه ها
در نوازش نیش ماران یافتن
زهر در لبخند یاران یافتن
دیدم که لایق تو و عشق تو نیستم
نالان ز کردهها و پشیمان ز گفتههاسر نهادن بر سیه دل سینه ها
سینه آلودن به چرک کینه ها
در نوازش نیش ماران یافتن
زهر در لبخند یاران یافتن
من خيره به آينه و او گوش به من داشتنالان ز کردهها و پشیمان ز گفتهها
دیدم که لایق تو و عشق تو نیستم
من خيره به آينه و او گوش به من داشت
گفتم كه چه سان حل كنی اين مشكل ما را
از من رمیدهای و من ساده دل هنوز
بیمهری و جفای تو باور نمیکنم
دل را چنان به مهر تو بستم که بعد از این
دیگر هوای دلبر دیگر نمیکنم
دل را چنان به مهر تو بستم که بعد از اینمن به مردی وفا نمودم و او
پشت پا زد به عشق و امیدم
هرچه دادم به او حلالش باد
غیر از ان دل که مفت بخشیدم
دل من کودکی سبکسر بود
خود ندانم چگونه رامش کرد
او که میگفت دوستت دارم
پس چرا زهر غم به جامش کرد
می خواهمش در این شب تنهاییدل را چنان به مهر تو بستم که بعد از این
دیگر هوای دلبر دیگر نمیکنم
رفتی و با تو رفت مرا شادی و امید
دیگر چگونه عشق ترا آرزو کنم
رفته است و مهرش از دلم نمیرودمی خواهمش در این شب تنهایی
با دیدگان گمشده در دیدار
با درد، درد ساکت زیبایی
سرشار، از تمامی خود سرشار
تو چه هستی ای همه هستی ما از تورفته است و مهرش از دلم نمیرود
ای ستاره ها چه شد که او مرا نخواست؟
یاد بگذشته به دل ماند و دریغتو چه هستی ای همه هستی ما از تو
تو چه هستی جز دو دست گرم در بازی
دیگران در کار گل مشغول و تو در گل
می دمی تا بنده سر گشته ای سازی
دل نیست این دلی که به من دادییاد بگذشته به دل ماند و دریغ
نیست یاری که مرا یاد کند
دیده ام خیره به ره ماند و نداد
نامه ای تا دل من شاد کند