متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مجموعه دلنوشته‌‌های آناتومی | الهام سواری کاربرانجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع الهام.س
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 41
  • بازدیدها 1,895
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

الهام.س

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,720
پسندها
5,011
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #11
دراین عاشقانه‌های بی‌سرانجام، تو قاتل احساساتم شده‌ای؛
قاتل عشق و مهری که از اعماق قلبم برایت بیرون کشیده‌ام و همه را دودستی تقدیم دل بی‌ثبات و بی‌رحمت کرده‌ام.
برای تمام روزها ولحظه‌هایی که پای تو از دست داده‌ام شاهد دارم، می‌خواهی تقاص کدومشان رابدهی؟
اشک‌های آغشته به خونی که برای قلب شکسته‌ام ریخته‌ام!؟
رد ناخن‌های عصبی و خونی که هنوز روی دیوار به سویم دهان کجی می‌کنند؟!
تو جرم کدام را به عهده خواهی گرفت؟
به من بگو تاشاید زخم ملتهب قلبم، کمی آرام بگیرد!
 
آخرین ویرایش

الهام.س

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,720
پسندها
5,011
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #12
همه می‌خندند به روزگار خاکستری قلبم،
و برایم پاپوش‌هایی گشاد می‌بافند!
بگذار هرچقدر دلشان می‌خواهد زخم بزنند این زخم‌های کوچک زجرآورتر از زخم عمیق تو نیستند، فقط زخمی جدید به زخم‌های کهنه‌ام می‌افزایند.
 
آخرین ویرایش

الهام.س

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,720
پسندها
5,011
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #13
کاراگاهی شده دلباخته‌ی من و در صحنه به صحنه‌ی این جرم به دنبال سرنخ‌هایی از توست! و با شکافتن این تن بی‌رمق می‌توان فهمید که چه به روز این زن گذشته ‌است.
قلب تیره و چرکینم نشان می‌دهدکه خیلی وقت است عشق را از او گرفته‌اند.
 
آخرین ویرایش

الهام.س

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,720
پسندها
5,011
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #14
دیگر این قلب نحیف تاب ضربه‌ای دیگرراندارد، و اعتماد برایش همچون سندی باطل است؛ عشق تجربه‌ای بسا تلخ است که *سقش را به تلخی زهر می‌برد.
یکه ماندن بهتراز تجربه‌های دردناک است وگاه باید در انزوا زیست و دور عشق‌های پوچ را خط کشید.

سق:دهان،کام
 
آخرین ویرایش

الهام.س

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,720
پسندها
5,011
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #15
باز با *عارض مظلومانه، شده‌ای فرشته‌ی سمت راستم!
با وعده و وعیدهای خیالی‌ات
حتی اگر خود شیطان بشوی من طعمه‌ی خوبی نخواهم بود!
دیگر آدم شده‌ام و سربه راه، اگر حتی در نظرم بشوی حوا.

عارض:چهره،صورت
 
آخرین ویرایش

الهام.س

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,720
پسندها
5,011
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #16

الهام.س

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,720
پسندها
5,011
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #17

الهام.س

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,720
پسندها
5,011
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #18
با آثاری از جرم و جراحت برروی قلبم می‌توان درک کرد تو چقدر می‌توانی خطرناک وپست باشی،
فاصله‌ی بین‌مان را تأمدید کرده
و تورا به خاطرات و *تفسرهایت وامی‌دارم.

تفسر:حسرت
 
آخرین ویرایش

الهام.س

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,720
پسندها
5,011
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #19
می‌دانی دیگر ته‌کشیده است احساسات عمیقم؛ دهلیزی که سیاه چاله‌ی تبعیدی هاست تو را فرامی‌خواند، تو تاابد درآن با افکار سمی‌ات خواهی پوسید و روزی خاکستر وجودت جوانه‌ خواهدزد.
 
آخرین ویرایش

الهام.س

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,720
پسندها
5,011
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #20
اگر قلبم زبان بگشاید می‌توان فهمید بازیچه‌ی دستان تو بوده و تو همانند عروسک خیمه شب‌بازی با عواطفش بازی کرده‌ای، و یادواره‌ای خوش از تو درمن نخواهی بود؛ قلب من به زلالی آب چشمه‌هاست، و کینه‌ وکدورت تو همانند ماهی‌ای سیاه درآن غوطه‌ور است.
 
آخرین ویرایش
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا