متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مجموعه دلنوشته‌‌های باید با من حرف می‌زدی! | نگار.میم کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Negar-
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 21
  • بازدیدها 1,614
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Negar-

مدیر بازنشسته
سطح
35
 
ارسالی‌ها
4,131
پسندها
36,393
امتیازها
74,373
مدال‌ها
37
  • نویسنده موضوع
  • #21
ترسی در وجودمان نهفته
صدای "گرومپ، گرومپ" در
تپش قلبمان را روی هزار برده
صدای "تیک، تیک" ساعت‌ها
مانند گروه رژه‌ی سربازی روی مغزمان رژه می‌رود.
آه چه دل نگرانیم
برای چه؟!
برای چه...
 
امضا : Negar-

Negar-

مدیر بازنشسته
سطح
35
 
ارسالی‌ها
4,131
پسندها
36,393
امتیازها
74,373
مدال‌ها
37
  • نویسنده موضوع
  • #22
باید قبل از دیر شدنش با من حرف می‌زدی
نه حالا که تمام شده و دیگر جایی در فکرم ندارد
باید قبل از اینکه تو را تماماً از ذهنم پاک بکنم با من حرف می‌زدی
چون دیگر جایی در فکرم نداری!
پایان
 
امضا : Negar-
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا