متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

کامل شده مجموعه اشعار ویولن سیاه | PERFUMEکاربرانجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Abiii
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 33
  • بازدیدها 2,028
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Abiii

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
431
پسندها
5,709
امتیازها
21,413
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #21
دوست دارم صورتتو وقتی برام تونگات نقش محبت میکشی
*
روی صورت اشکی من طرح های لبخند می زنی
*
دوست دارم وقتی میگم دوستت دارم بوسه به حرفم می زنی
*
توی هر لحظه زندگیم مهر حمایت می زنی
*
لالالالایی،لالالالایی
*دوست دارم تودل تو آروم بگیرم
*
دشت گندم بکارم،واسه تو یهو بارون بزنم
*
بشم دلیل زندگیت،توهم بشی آروم من
*
لالالالایی،لالالالایی
 
آخرین ویرایش
امضا : Abiii

Abiii

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
431
پسندها
5,709
امتیازها
21,413
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #22
بازم دلم شکسته
توو این شهر غربت
چشام خیس اما
می دونم لبات خندونه حتما
مهم نیست بعد تو مردم
مهم نیست لبخند همیشه تلخم
من هنوز یاد تو می افتم
عطر خاطراتتو می بلعم
خدا شاهده که
چقدر دلتنگ تو بودم
شاید دلیلش همین باشه نبخشیدنت
که همیشه چشم انتظار تو موندم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Abiii

Abiii

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
431
پسندها
5,709
امتیازها
21,413
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #23
می گویم: بال هایم را نچین
می گویی: مگر بالاتراز سیاهی هم رنگی هست!
ذوق می کنم..
می گویم:هست!رنگی هست ...خدایی هست،کسی
هست،رویایی هست..!

می گویی:بالت شکسته..
می گویم:گفتم که!!؟
خدایی هست...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Abiii

Abiii

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
431
پسندها
5,709
امتیازها
21,413
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #24
تو را که دیدم
بید شدم
افتادم
برف شدم
آب شدم
رویای شب تار شدم!
خاک قدم های عشاق شدم
آب شدم
وضوی گناهکار شدم
گفتی نمی خواهم آفتابت..
گفتی مرا ببینی
رنگ می بازد برق نگاهت
گلویم
خونین خش بر می دارد
زخمی می کند دل غریبه هارا
و
آیینه حرف ها می شکنند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Abiii

Abiii

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
431
پسندها
5,709
امتیازها
21,413
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #25
چشم ببند و برو
شاید سهم منم از این عشق
این بود که شبی
پیله احساس خودم را
به بند بکشانم،بکشم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Abiii

Abiii

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
431
پسندها
5,709
امتیازها
21,413
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #26
احساس خانه ای را دارم،
که صاحبش کوله بارش را جمع کرده
چراغ ها خاموش
اتاق ها تاریک و بی کس
در خانه قفل
و
هیچ کس
غیر از تو
کلیدش را ندارد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Abiii

Abiii

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
431
پسندها
5,709
امتیازها
21,413
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #27
اگر شیفته عطر نگاهت
اگر خسته
اگر دستای من یخ بسته
اما
من بادستای بسته
این آدم به چشمای تو دل بسته
اگر عاشق نبوده ای این آدم را
اگر بودی بیهوده
کنارم آن لحظه فسرده
شده این دل
دیگر افسرده
اگر دیدی خسته وغمگینم
خیره به دیوار ساکت می شینم
میرم بااین بغض سنگینم
چرا پیش از این نگفتی که
من بی تو این همه بی کس وغریبم




 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Abiii

Abiii

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
431
پسندها
5,709
امتیازها
21,413
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #28
خیابان شلوغ
تهی از انسان
سایه عشق سنگین
در غروب های غمگین
خیابان شلوغ
چشمان من کی کرد فروغ؟!
تهی از انسان
پس چیستند این دو پایان یدک کش اسم انسان؟!؟
 
امضا : Abiii

Abiii

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
431
پسندها
5,709
امتیازها
21,413
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #29
تو بگو چطور بگذرم از نگات
دل من بدجوری لرزیده برات
تو که نمی ذاری دست بکشم از زندگیت
پس نیاد اون روزی که عشق تو ته کشید
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Abiii
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

Abiii

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
431
پسندها
5,709
امتیازها
21,413
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #30
دستانت رابگشا
و
آرام در دلم گام بردار
گندم زارهای احساسم رانوازش کن
تا موسیقی «دوستت دارم»از دستان تو برخیزد
ریشه شود
ودر میان آن همه گندم زار احساس
درخت آن یکتا باشد...
 
امضا : Abiii
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا