کامل شده مجموعه اشعار تا آن و سماع | ارغوان اکبری کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع •серо•
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 53
  • بازدیدها 1,847
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

•серо•

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
8/7/20
ارسالی‌ها
2,202
پسندها
21,140
امتیازها
46,373
مدال‌ها
19
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #31
***
ممکن است از غم دوری به جهانی بروی
که پر از جنگ و پر از غصه و دور از یار است
آنجا که رسیدی بفهمی ای دوست
آن یاری که خواستی همانجا، آن است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : •серо•

•серо•

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
8/7/20
ارسالی‌ها
2,202
پسندها
21,140
امتیازها
46,373
مدال‌ها
19
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #32
***
میکنم یادی ز تو گه‌گاه در بی‌خوابی‌ام
میشوم بی‌جان و از حرف و حدیث توخالی‌ام
یاد چشم تو شود بازم درونِ مغز من
میدوم گاهی ولی از دور هی می‌پایی‌ام.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : •серо•

•серо•

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
8/7/20
ارسالی‌ها
2,202
پسندها
21,140
امتیازها
46,373
مدال‌ها
19
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #33
***
هر چه نوشتی چه شد؟
یار بدید آنچه بُرد؟
قلب تو شد ذوب و سرد
حال نشین جای خود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : •серо•

•серо•

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
8/7/20
ارسالی‌ها
2,202
پسندها
21,140
امتیازها
46,373
مدال‌ها
19
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #34
***
شکار لحظه‌ها شاید که چشمان تو باشد
همان موقع که از راه آمدی جانم تو باشد
تو را ‌می‌دیدم از دور ولیکن
نزدیک‌تر از تو به منِ دیوانه که باشد؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : •серо•

•серо•

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
8/7/20
ارسالی‌ها
2,202
پسندها
21,140
امتیازها
46,373
مدال‌ها
19
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #35
***
گاهی برایم می‌شود آنی سوالی
آنکس که قرار است مرا دوست بدارد
بر لب بزند اسمم و کوهم بشمارد
وقتی که بدید این رهِ زنده به کمانم
به شور و شَر این همه شعرای عیانم
میگویدم این یار دلیرت به کجا بود؟
این غصه و دردِ دلِ تب‌دار چه‌ها بود؟
با خود نکند روزی بیازارد خود را
کز من نشوند دلخور و دور و پیِ دنیا
گویم ز الان آنکه تو را ندیده‌ام من
هرچه که سرایم همه از آن تو و من.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : •серо•

•серо•

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
8/7/20
ارسالی‌ها
2,202
پسندها
21,140
امتیازها
46,373
مدال‌ها
19
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #36
***
من با تو در اولین دیدارم
سخت نامفهوم فهمیدم که من ای‌دلدارم
مثل همان لبخندِ هنگامِ بازگشت به خانه
با آن راه و روش به تو دل دادم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : •серо•

•серо•

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
8/7/20
ارسالی‌ها
2,202
پسندها
21,140
امتیازها
46,373
مدال‌ها
19
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #37
***
آن گیسوان بر شانه‌ات
دلتنگِ عشق و خانه‌ات
شالی نَنِه بر روی آن
چون نفسی از لانه‌ات.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : •серо•

•серо•

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
8/7/20
ارسالی‌ها
2,202
پسندها
21,140
امتیازها
46,373
مدال‌ها
19
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #38
***
تو چو ظالم به سرم ضربه زدی بیش از پیش
تو چو فارغ به دلم طعنه زدی پیش از بیش
تو مرا خوار و حقیر و ناتوانم کردی
تو چو یک قافله‌ای بر تن من شرحه زدی بیش از خویش.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : •серо•

•серо•

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
8/7/20
ارسالی‌ها
2,202
پسندها
21,140
امتیازها
46,373
مدال‌ها
19
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #39
***
تو بگفتی که من دانستم
چنین ناکامی و پستم
چنین شک به دلم بنهای
که از جان و جهان خسته‌م
ولیک بازم در آن هستم
که از بیچارگی رستم
برای صید یک راستی
همیشه چو مِی‌ بشکستم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : •серо•

•серо•

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
8/7/20
ارسالی‌ها
2,202
پسندها
21,140
امتیازها
46,373
مدال‌ها
19
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #40
***
هیچ از سینه‌ی چاکان چون غزل خوانان که نیست
هیچ از گونه‌‌ی بی‌خِردان چون سرخیِ خونابان که نیست
اندر احوالات ایشان را نمیدانم دگر
هیچ از شانه‌ی یارانِ گذشته چون وفاداران که نیست
.​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : •серо•
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا