«یلدا» یعنی یک دوستت دارم طولانی از لب‌هایی که یک سال سکوت کرده بودند.

مجموعه اشعار شعله خاموش عشق | هورزاد اسکندری کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع ᎩᎧᏦᎩᏗ
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 35
  • بازدیدها 1,502
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

ᎩᎧᏦᎩᏗ

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
15
 
ارسالی‌ها
571
پسندها
5,083
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #31

منو توی چشمات محبوس کن
بذار تو نگات زندانی بشم
همون چشما و طرز نگاه
که هر روز نقاشی‌شونو می‌کشم
تو پشتم باش و اینو بدون
نمی‌خوام جز تو از این زندگی
می‌خوام از تو این جمله رو بشنوم
تو باشی که دوست دارم بم می‌گی
 
امضا : ᎩᎧᏦᎩᏗ

ᎩᎧᏦᎩᏗ

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
15
 
ارسالی‌ها
571
پسندها
5,083
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #32

شبیه شاه یک شطرنج
به هر سو می‌روم کیشم
به هر راهی روم آخر
ببین مجذوب تسلیمم
 
امضا : ᎩᎧᏦᎩᏗ

ᎩᎧᏦᎩᏗ

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
15
 
ارسالی‌ها
571
پسندها
5,083
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #33

خود را درون شعر های من تماشا کن عزیز
در باطن هر مصرعی، تصویر تو جا مانده است
از عشق تو سر می‌روم، در طول هر لیل و یوم
اما دلِ چشمانِ تو، در قلب او وامانده است


 
امضا : ᎩᎧᏦᎩᏗ

ᎩᎧᏦᎩᏗ

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
15
 
ارسالی‌ها
571
پسندها
5,083
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #34
مثال ما چه بود؟ تو مثل ماه و من ماهی
تو رفته‌ای عزیز من ماندم و خودآزاری
تو آن طرف نشسته‌ای کنار یار خودت
من این طرف مانده در کلاک تنهایی
تمام روز و شب خیال توست در سر من
به واقع تو رفته‌ای به خواب می‌آیی
صلای پای تو دائم به ذهن می‌شیند
چه صعب فُتاده دلم بر نژنگ بیماری
شبیه زلف نور در کبودی دیدمت عشق
چرا به پیکر جانم چو حجر می‌باری؟
ز هجر تکه‌تکه‌ام به مرگ بنشسته
تو ولی یاد من کنی به وقت بیکاری
 
امضا : ᎩᎧᏦᎩᏗ

ᎩᎧᏦᎩᏗ

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
15
 
ارسالی‌ها
571
پسندها
5,083
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #35

به تو گفتم چرا رفتی؟
تو گفتی سرنوشت این است
عزیزم سرنوشت که نه
دلت جای دگر گیرست
 
امضا : ᎩᎧᏦᎩᏗ

ᎩᎧᏦᎩᏗ

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
15
 
ارسالی‌ها
571
پسندها
5,083
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #36
به کامِ مرگ، دل فرستادم
گفته بودم تویی همه معنی
گفته بودی که زنده خواهم ماند
زنده‌ام در جوار بد مرگی
رفتی و تکه‌تکه شد جانم
این نفس مثل مرگ می‌ماند
مرگ حی است در رگ به رگم
بی تو هیچم خدا می‌داند
 
آخرین ویرایش
امضا : ᎩᎧᏦᎩᏗ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا