- ارسالیها
- 1,160
- پسندها
- 7,043
- امتیازها
- 24,673
- مدالها
- 16
- سن
- 27
- نویسنده موضوع
- #31
***
این حس را فقط ما بچههای آخر درک میکنیم؛ مراقبت از عزیزانی که روزی خودشان مواظب ما بودهاند.
راستش را بخواهی ما ته تغاریها زودتر از آنچه فکرش را کنی بزرگ میشویم!
همان وقتی که کمر درد مادر نمیگذارد برای جارو کردن خم شود؛ دستهای کوچکمان برای جارو کردن قوت بزرگسالی را میگیرند.
آن وقتی که چشمهای پدر ضعیف میشود و نمیتواند تیترهای روزنامه را بخواند، چشمها و زبانمان را مسلط کلمهها میکنیم و با تلفظ یکی یکی آنها اخبار را به گوش پدر میرسانیم.
خدانکند یکی از آنها بیمار شود آن وقت است که شب تا صبح را از دلهره پلک برهم نمیزنیم تا صبح شود و او را به دکتر ببریم.
در شلوغی داروخانهها ساعتها در صف میایستیم تا آنها با درد پاهایشان نایستند.
اگر غمی به دل آنها سایه افکند برای آنها...
این حس را فقط ما بچههای آخر درک میکنیم؛ مراقبت از عزیزانی که روزی خودشان مواظب ما بودهاند.
راستش را بخواهی ما ته تغاریها زودتر از آنچه فکرش را کنی بزرگ میشویم!
همان وقتی که کمر درد مادر نمیگذارد برای جارو کردن خم شود؛ دستهای کوچکمان برای جارو کردن قوت بزرگسالی را میگیرند.
آن وقتی که چشمهای پدر ضعیف میشود و نمیتواند تیترهای روزنامه را بخواند، چشمها و زبانمان را مسلط کلمهها میکنیم و با تلفظ یکی یکی آنها اخبار را به گوش پدر میرسانیم.
خدانکند یکی از آنها بیمار شود آن وقت است که شب تا صبح را از دلهره پلک برهم نمیزنیم تا صبح شود و او را به دکتر ببریم.
در شلوغی داروخانهها ساعتها در صف میایستیم تا آنها با درد پاهایشان نایستند.
اگر غمی به دل آنها سایه افکند برای آنها...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر