متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دلنوشته خانم گیج | سوگند.مهراد کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع سوگند.مهراد
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 35
  • بازدیدها 1,433
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

سوگند.مهراد

کاربر نیمه فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
613
پسندها
2,141
امتیازها
12,773
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #21
اگه قلبم رو بخوای برات در میارم!
خودم را بی‌قلب می‌کنم
قلبت را نمی‌شکنم...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

سوگند.مهراد

کاربر نیمه فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
613
پسندها
2,141
امتیازها
12,773
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #22
حال درد من غمگین را بپرس!
آه و ناله‌ی شب جان بیمار را بپرس

همه میان و احوالم رو می‌پرسن
دل و جانم، تو هم یک بار بپرس!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

سوگند.مهراد

کاربر نیمه فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
613
پسندها
2,141
امتیازها
12,773
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #23
از خیالم بیرونت کردم
مثل تو نبودم!
تا درگاه دلم بدرقه‌ات کردم
به همین راه برگرد...!

دیگه با دوری تو عزیزم، کنار میام
رقصنده‌ی کوچک من!
دیگه با غم‌هام به رقص در میام...
دیگه دست‌هات رو نمی‌بینی بخوابن توی دست‌هام!
تو همه‌چیز رو شکوندی
ویرون کردی رویاهام رو... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

سوگند.مهراد

کاربر نیمه فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
613
پسندها
2,141
امتیازها
12,773
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #24
من هر چی رو داشتم گذاشتم
که همدیگه رو از دل بیرون نکنیم
جنگ دنیا کردم به خاطر تو!
قول بود که زانو نزنیم!
تو رفتی و بی‌وفایی کردی
من رو از دلت بیرون کردی
الان هم راضی‌ام به برگشتنت،
برای یک ثانیه نگاه کردنت... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

سوگند.مهراد

کاربر نیمه فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
613
پسندها
2,141
امتیازها
12,773
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #25
تو پرورده‌ی دل من باشی...
هیچ‌وقت نمی‌تونی ازم گم بشی!
برای آرومی شعله‌ی جانم
شبنم گریه‌هام
اگه دلت رو شکوندم
پشیمونم پشیمونم...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

سوگند.مهراد

کاربر نیمه فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
613
پسندها
2,141
امتیازها
12,773
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #26
قبل از این‌که چشم‌هات بره به خواب
بپرس از تاریکی شب...
ببین من رو چه‌طور دیده!
ازش بپرس به یاد موهای مشکیت چه‌طور تاریکی رو نابود کردم!
اگه اومد و بهت نگفت، بدون که دروغ می‌گه
برای این‌که بیاد جای من، چاپلوسی برای تو می‌کنه!
اگه تو هم دلت برای من تنگ شده...
دوست دارم یه شمع روشن کنی
برای این‌که باهات نخوابه...
تاریکی رو بیرون کنی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

سوگند.مهراد

کاربر نیمه فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
613
پسندها
2,141
امتیازها
12,773
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #27
ازت خواستم نازم رو بکشی
تو اومدی جانم رو بکشی...!
عزیز، این‌قدر هم دلت سنگ باشه...
باز هم پیش قلبم جلویی!
من انتقام خودم‌ رو عزیزم، با یه بغل ازت می‌گیرم!
خودم موهات رو به هم می‌زنم و خودم دوباره درستش می‌کنم!
چه‌طور می‌ذارم امشب بخوابی با این غم؟!
خودم از دلت در میارم...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

سوگند.مهراد

کاربر نیمه فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
613
پسندها
2,141
امتیازها
12,773
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #28
همه‌ی شب‌ها قول می‌دم فراموشت کنم واسه فردا
زود فراموش می‌کنم!
مثل برفه قولم...!
وقتی روز میشه، آب میشه!
تو هیچ‌روزی دوباره نیستی
مثل پریروز و دیروزی... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

سوگند.مهراد

کاربر نیمه فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
613
پسندها
2,141
امتیازها
12,773
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #29
امشب فراموشت می‌کنم...!
امشب از یادم بیرونت می‌کنم
آروم‌آروم خاطراتت رو پاک می‌کنم
عکس‌هات رو می‌سوزونم
کاخ عشقت رو ویرون می‌کنم
آروم‌آروم فراموش می‌کنم یاد قدیم
توی اتاق تنهاییم فراموشت می‌کنم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

سوگند.مهراد

کاربر نیمه فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
613
پسندها
2,141
امتیازها
12,773
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #30
توی دلتنگیت بارونت بودم،
توی خوشحالیت ترانه!
مثل برگ، زود ریختم...!
افتادم سر راهت به آسونی

اول حرف اسم تو...
شد شیرینیه زبونم
ولی مطمئن باش بدون تو سرگردونم... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا