نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

کامل شده مجموعه دلنوشته های یادت باشد | هورزاد اسکندری کاربر انجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

FATEMEH.83

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
15
 
ارسالی‌ها
581
پسندها
5,222
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #41
می‌دانی!
نفهمیدن یک درد است، و فهمیدن هزار و یک درد!
اما، من حاضرم روحم از درد آگاهی مطلاتم شود، نه این که تا همیشه زخم خورده بلاهت باشم!
هر چند، گاهی آدمها در اوج ادراک، خودشان را به در کم خردی می‌کوبند و می‌خواهند در منجلاب سفاهت غرقه‌ شوند، چرا که پذیرش برایشان با مرگ برابری می‌کند!
اما، من مطاوعت کردم هر آنچه را که زمانی، در پی انکارش بودم.
مورد نخست این بود:
« اگر نسبت به کسی احساس تعشق‌ و مودت داری، دلیل خوبی نیست که او نیز چنین احساسی به تو داشته باشد... .!»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : FATEMEH.83

FATEMEH.83

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
15
 
ارسالی‌ها
581
پسندها
5,222
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #42
ضمیر تو حتی نسبت به لمی که میان ما بود، مقید ذهول شده است... .!
ولیکن، اهمیتی ندارد!
قرار نیست هرآنچه که در ضمیر محیل من منثور شده را، تو نیز در یادت محافظت کنی... .!
قسری بر هیچ نیست.
.. .
من و تو چونان نغز واقفیم که حکم محبت نیز، از این حیث است... .
پس اکراهی نمی‌ماند اگر، ساغر همراهیِ میانِ ما تهی، و به زیر صفر رسیده است... .
دیگر اهمیتی ندارد که این عداد چند حرفی را، در ذهن حفظ کنی یا نه... .!
چرا که می‌خواهم بگویم:
«دیگر یادت نباشد»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : FATEMEH.83

FATEMEH.83

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
15
 
ارسالی‌ها
581
پسندها
5,222
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #43
گفتم دیگر یادت نباشد اما، به این معنی نیست که خودم هم از دوست داشتنت، دست شسته‌ام!
فقط بیم آن دارم که دلبستگی و علاقه‌ات به من، تو را مورد تعذیب و گزند قرار دهد... .
برای همین از این حیث، بر تو انهماک نیست... .!

 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : FATEMEH.83

FATEMEH.83

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
15
 
ارسالی‌ها
581
پسندها
5,222
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #44
پیش‌تر ها به من گفتی برایم خوشحالی ولیکن، بهتر است به وجود ظاهراً و نگار او دلبسته نشوم، چرا که خواهد رفت!
رفت و فهمیدم این داستان ملال‌آور، منحصراً برای من نیست و برای جملگی اعاده خواهد شد... .
!
و این دردآگین‌ ترین تسلی است که به وقت تکدر، زیر سایه‌اش متحصن می‌شوم... .!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : FATEMEH.83

FATEMEH.83

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
15
 
ارسالی‌ها
581
پسندها
5,222
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #45
حالم چنگی به دل نمی‌‌زند اما، در برهه‌ای ایستاده‌ام که دیگر نمی‌توانم بخاطر رو به راه شدن احوالم، تعلل کنم!
نادیا!
هر چه بزرگ‌تر می‌شوی، می‌فهمی که باید در وخیم‌ترین شرایط هم، به پیکار در آوردگاه زندگی ادامه دهی، پیش از این که این گیتی امرد، تیغ سخط را بر گلویت بفشارد و محکوم شوی به جان کندن... .!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : FATEMEH.83

FATEMEH.83

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
15
 
ارسالی‌ها
581
پسندها
5,222
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #46
جهان عادلانه نیست... .!
این را زمانی متوجه می‌شوی، که دلت تا ابد برای یک نفر، تنگ بماند... .!
و این بین، کسی را ببینی که قرار است تا ابد، با وجودی که تو تنها برای چند لحظه از حضورش، زجه می‌زدی؛ زندگی کند... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : FATEMEH.83

FATEMEH.83

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
15
 
ارسالی‌ها
581
پسندها
5,222
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #47
کاش از دختر پانزده ساله‌ام بیشتر مراقبت می‌کردم... .
یک بار دیگر رویاهای دور و دراز و بعضاً خنده دارش را دوره می‌کردم... .
و ثانیه‌ای دیگر، با او فارغ از اتفاقاتی که انتظارش را می‌کشد، لبخند می‌زدم و می‌گفتم:
- از ته دل بخند، چرا که بعد از این، باید برای لبخندی که حتی به قدر چند ثانیه می‌آید تا صورتت را زیبا کند، هزینه‌های گزافی را متحمل شوی... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : FATEMEH.83

FATEMEH.83

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
15
 
ارسالی‌ها
581
پسندها
5,222
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #48
نادیا!
دوست دارم بار دیگر زیباترین اشتباهم را زندگی کنم اما، فقط دوست دارم و این امر هرگز محقق نخواهد شد... .!
من هم دیگر کودک نیستم که به خیال زمان بی حد و حصرم سالها به پای درخت خیالم منتظر بنشینم تا شاید ثمر بدهد... .
دیگر مجالی نمانده است... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : FATEMEH.83

FATEMEH.83

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
15
 
ارسالی‌ها
581
پسندها
5,222
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #49
مطمئن نیستم که از دست دادن، همیشه ضامن بدست آوردن بهترین‌ها باشد اما، خوب می‌دانم که نمی‌توانم، آنچه را که نمی‌خواهد برای من باشد، برای خودم حفظ کنم... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : FATEMEH.83

FATEMEH.83

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
15
 
ارسالی‌ها
581
پسندها
5,222
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #50
شاید وقتش رسیده تا تمام آنچه که در بیرون پایان پذیرفته را، در ذهن هم به پایان برسانم... .
گاهی بهتر است جمله را با یک نقطه تمام کنی، هر چند که احساس می‌کنی باید ادامه داشته باشد... .!
گاهی ادامه، مساوی است با مرگ تدریجی در هر لحظه

پایان؛ یکم آبان ماه هزار و چهارصد و سه
ساعت: 21:55
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : FATEMEH.83
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 4)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا