کامل شده مجموعه اشعار معرهای رقصان من | دختر علی کاربر انجمن یک رمان

[دخترعلی]

درميان جان خود ،باده ای كهن دارم
گه خورم و گه بدهم ،به هركسى من ندهم

 

[دخترعلی]

ياد دارم در ازل پر كردند جام مرا
مى من ،جام مرا،ساغر ميناى مرا
مى من پرشده ى اشك لطيف ادم است
نشكند تا نشكند قلب لطيف ادمش

 

[دخترعلی]

دلم از اشنا پر زغم است
غريبه ايى مى خواهم
درخلوت و تنهايى خود
هم سخنى مى خواهم

 

[دخترعلی]

ز من شنوى هرگز اميدوار مباش
به لب خندان و گفتار شيرين ای دوست

 

[دخترعلی]

تا غرور چشم مرد،زير لگام روزگار
همچو سرو بيقرار،اميد هست

 

[دخترعلی]

ترس تو كامل بهجاست
واى بردولتمرد
او چه گويد روز محشر
درميان ان نگاه

 

[دخترعلی]

شور تو باشد قشنگ
اما نمى يابى اثر
ليك برگو ان را هميشه
با ترانه يا بهانه

 

[دخترعلی]

نمى دانم چرا هر لحظه فرياد مى زنيم ما
ولى چون تخـ ـت دولت را ببينيم لال گرديم
مگر شهرت ،مگر قدرت براى ناس نباشد
چو در دولت بگيريم جاى ،
شويم جمله خطاكار

 

[دخترعلی]

نگر انتخابات از كنار خانه ى ما مى گذرد
وقت ابى كردن انگشت ،تامل بايدت
انكه تكيه مى زند بر اين خرگاه ،تو بدان
گاه خر مى كند همه ،با وعده هاى روى كاه

 

[دخترعلی]

فكر كنم عيد است و عيدانه مى خواهم
بزن مطرب سازى زيبا
در اين ميخانه من هم ،دردانه مى خواهم