امشب می خواهم خوابت را ببینم
توشوی ماه،من برایت بمیرم
توشوی خورشید ومن کنارت
چندصباحی از تو جان بگیرم
توشویی اب ومن درتو
غسلی از شـ ـراب ناب بگیرم
تو شوی نان و من با بویت
یک بغـ ـل گندم از رضوان بگیرم
تو شوی جاده ی بی پایان
من در ان جان دهم و جانان بگیرم
توشوی یک عروسک باران
من با رقصی انچنان،در بارانت بمیرم
وه چه زیبا شد شعرمن برایت
دوست دارم در واژه واژه اش بمیرم