دلنوشته حسرت از جنس نور|sh.roohbakhshکابر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Shadi.Roohbakhsh
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 22
  • بازدیدها 800
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Shadi.Roohbakhsh

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
6/3/19
ارسالی‌ها
1,876
پسندها
11,371
امتیازها
33,373
مدال‌ها
43
سن
22
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #11
اشتباهی که،
باعث شد سالیان سال، حسرت به آغوش کشیدن شهادت را،
به همراه خود داشته باشی.
 
امضا : Shadi.Roohbakhsh

Shadi.Roohbakhsh

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
6/3/19
ارسالی‌ها
1,876
پسندها
11,371
امتیازها
33,373
مدال‌ها
43
سن
22
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #12
حسرت‌هایی از جنس نور،
باعث شد،
مدت‎ها دلتنگ همرزمان،
شهیدت باشی!
 
امضا : Shadi.Roohbakhsh

Shadi.Roohbakhsh

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
6/3/19
ارسالی‌ها
1,876
پسندها
11,371
امتیازها
33,373
مدال‌ها
43
سن
22
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #13
چاره چیست؟
جز صبر،
تحمل،
و بی‌قراری کردن؟!
کاری دیگر، از تو برمی‌آید؟
 
امضا : Shadi.Roohbakhsh

Shadi.Roohbakhsh

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
6/3/19
ارسالی‌ها
1,876
پسندها
11,371
امتیازها
33,373
مدال‌ها
43
سن
22
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #14
یادت می‌آید،
نگاهت به افق خیره می‌شود وباز هم،
یادت می‌آید!
 
امضا : Shadi.Roohbakhsh

Shadi.Roohbakhsh

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
6/3/19
ارسالی‌ها
1,876
پسندها
11,371
امتیازها
33,373
مدال‌ها
43
سن
22
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #15
در آن افتاب تابان وسوزان،
قدم می‌گذاشتی در میادین نبرد،
پا به پای دوستانت،
پا به پای سرداران و جوانانی که،
به قصد دفاع،
قدم در ره شهادت گذاشته بودند.
 
امضا : Shadi.Roohbakhsh

Shadi.Roohbakhsh

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
6/3/19
ارسالی‌ها
1,876
پسندها
11,371
امتیازها
33,373
مدال‌ها
43
سن
22
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #16
لبخند می‌زنی،
یادت می‌آید،
صحنه‌های نبرد را،
نبرد با جان ودل!
 
امضا : Shadi.Roohbakhsh

Shadi.Roohbakhsh

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
6/3/19
ارسالی‌ها
1,876
پسندها
11,371
امتیازها
33,373
مدال‌ها
43
سن
22
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #17
به چه عملیات‌ها که نرفته بودی با دوستانت!
خنده‌ای می‌کنی که باز،
زخم کهنسال وقدیمی،
سوزشی برایت ایجاد می‌کند.
 
امضا : Shadi.Roohbakhsh

Shadi.Roohbakhsh

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
6/3/19
ارسالی‌ها
1,876
پسندها
11,371
امتیازها
33,373
مدال‌ها
43
سن
22
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #18
اما تو،
تو دوستش داری!
چرا؟
برای چه زخمی را دوست می‌داری که،
تورا عذاب می‌دهد؟!
 
امضا : Shadi.Roohbakhsh

Shadi.Roohbakhsh

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
6/3/19
ارسالی‌ها
1,876
پسندها
11,371
امتیازها
33,373
مدال‌ها
43
سن
22
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #19
چرا هر بار،
بادیدن ان زخم قدیمی،
که جز عذاب ودرد،
برایت سودی ندارد؛
حسرت می‌خوری؟!

 
امضا : Shadi.Roohbakhsh

Shadi.Roohbakhsh

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
6/3/19
ارسالی‌ها
1,876
پسندها
11,371
امتیازها
33,373
مدال‌ها
43
سن
22
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #20
هربار این سوال را،
از تو می‌پرسیدند؛
می‌گفتی:
این زخم،
یادگاریست،
 
امضا : Shadi.Roohbakhsh
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا