نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

روی سایت دلنوشته استیصال | ستاره لطفی کاربر انجمن یک‌رمان

  • نویسنده موضوع S.LOTFI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 41
  • بازدیدها 1,616
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,597
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
  • نویسنده موضوع
  • #1
دلنوشته: استیصال
نویسنده: ستاره لطفی
تگ: محبوب
مقدمه: شاید اگر قلب جای عقل بود
می‌ایستاد!
ویراستار: Parisa Zarei
چون تحمل این همه رنج و جنجال را نداشت...
و امروزه،
ما انسان‌ها در رنج استیصال هستیم!Screenshot_۲۰۲۰-۰۸-۱۱-۱۲-۳۹-۱۸-1.png
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : S.LOTFI

Maede Shams

مدیر بازنشسته
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,870
پسندها
77,380
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
  • #2
•| بسم رب القلم |•

آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند...

IMG-20200319-WA0010.jpg

نویسنده‌ی عزیز، بی‌نهایت خرسندیم که دلنوشته‌های زیبایتان را در انجمن «یک رمان» به اشتراک می‌گذارید.
خواهشمندیم پیش از پست‌گذاری و شروع دلنوشته‌، قوانین بخش «دلنوشته‌های کاربران» را به خوبی مطالعه بفرمایید.

"قوانین بخش دلنوشته‌ی کاربران"

پس از گذشت حداقل ۲۰ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد دل‌نوشته بدهید. توجه داشته باشید که دل‌نوشته‌های...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Maede Shams

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,597
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
  • نویسنده موضوع
  • #3
می‌دانم او رفته است
می‌دانم او حسِ خاصی به من ندارد
ولی...
بیایید عاقلانه فکر کنیم!
او حق من است!
او نمی‌تواند برود و من را میان حجمِ عظیمی استیصال رها کند!
***
استیصال: درماندگی​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : S.LOTFI

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,597
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
  • نویسنده موضوع
  • #4
درمانده می‌زنم پرسه
در خیابان خسته،
می‌شوم آشفته
در نبود تو و استیصال منِ وابسته!​
 
امضا : S.LOTFI

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,597
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
  • نویسنده موضوع
  • #5
بغضِ کهنه‌ام را کجا نهانم!
از کجا روم
از چه گذر کنم
تا به دست آورم
لحظه‌ای طمینانه؟!​
 
امضا : S.LOTFI

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,597
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
  • نویسنده موضوع
  • #6
گاهی وقت‌ها... .
انگار مغزم را می‌شکافند
و هزاران درد و بدبختی را در آن جای می‌دهند!
چه کنم با این دردها... .
چه کنم با این درماندگی!
آن‌قدر که خسته‌ام
می‌ترسم روحم پر بکشد و جسمِ خسته‌ام تنها شود!​
 
امضا : S.LOTFI

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,597
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
  • نویسنده موضوع
  • #7
استیصال
واژه‌ای مبهم است!
همه‌ی انسان‌ها، از درد استیصال رنج می‌برند
و لحظه‌ای آرامش می‌خواهند... .
مثلا... .
یک لیوان چایی داغ!
پشت شیشه‌ی باغچه
باغچه‌ی خیس از باران
شیشه‌های مه گرفته
هوایِ پاک و عطرین
و یک آرامش بزرگ در قلب
و دور از استیصال...!​
 
امضا : S.LOTFI

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,597
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
  • نویسنده موضوع
  • #8
یک دستِ گرم، در دستانم
متعلق به تو!
یک جفت چشم مشکی، در تیررس نگاهم
متعلق به تو!
یک جای دنج
در کنار تو!
یک بیت شعر عاشقانه
به خوانش تو!
یک فنجان قهوه‌ی تلخ
در کنار تو!
می‌کند حال دلم را خوب...!​
 
آخرین ویرایش
امضا : S.LOTFI

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,597
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
  • نویسنده موضوع
  • #9
آن‌قدر نگویید دلتنگی چیست؟!
دلتنگی که معنی ندارد!
دلتنگی درد دارد...
مثل من که سال‌ها است
از درد غم و دلتنگی...
گیسوان خود را می‌کندم و پریشانم... .​
 
امضا : S.LOTFI

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,240
پسندها
31,597
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
  • نویسنده موضوع
  • #10
تو هیچ‌وقت این‌ را نمی‌فهمی
که من برای همه بد بودم... .
و برای تو خوب!
این از نفهمی تو است، که نمی‌دانی چه‌قدر و عاشقانه تو را می‌خواهم
و این از بیشعوری تو است که من را در این حال و روز انداختی!​
 
امضا : S.LOTFI
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا