اشعار رهاشده کاربران مجموعه دوبیتی سرمست | علی انصاری جابری کاربر انجمن یک رمان

[Aliansari]

اگر، راننده باشد عشق وامید

نترسم از اتوبان های تردید


نگاهی نور بالا میزند، بر...

فروغ پنجه ی زیبای خورشید


"

Aliansari

 

[Aliansari]

سپر شد سینه ، سرداری نیامد

به سویم , ترکشی کاری نیامد


کمر بستی , به فتح سر حد عشق

به قشلاقم , ... دلداری نیامد



"
Aliansari

 

[Aliansari]

ما جای دعا ، زعشق نفرین دیدیم

تفسیر ، به جای ابن سیرین دیدیم


هرجاکه مجال ...،زندگی دادبه ما...

فرهادشدیم وخواب شیرین دیدیم

"
Aliansari

 

[Aliansari]

بگو ! اسبش، بتازد یا ... نتازد

و یا با من ، بسازد یا ...نسازد


براق م**س.ت چشمان سیاهش...

چه سازی!، در دل من مینوازد


"
Aliansari

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Aliansari]

یک حس ه ورای بود و هستم داده

یک دل، دل م**س.ت م**س.ت مستم داده


آکنده ش*ر..اب ناب ، لب تا لب عمر

چشمان نگار ، کار دستم داده

"
Aliansari

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Aliansari]

به بهمن ، روح جاوید آفریدند

لباسم کهنه شد ، عید آفریدند


به نام تو !، که تنپوش بهاری!...

صفا و...عشق و... امید آفریدند


"
Aliansari

 

[Aliansari]

نباشی! کی صفا دارد حیاتم!

هوایم داری و من! ...بینواتم


شبیه آسمون بی تو! ابری ...

همیشه، ... عاشق دلتنگیاتم



Aliansari

 

[Aliansari]

مکن! تردید، ... یارت خواهد آمد

به پایان ، ... انتظارت خواهد آمد


دل شرجی ی داغ گرمسیری .‌..

به ییلاق بهارت ... خواهد آمد


"
Aliansari

 

[Aliansari]

تبی نادر ، به جان باور افتاد

دوباره شورشی در خاور افتاد

به هندوخال تو!،لشکرکشی شد

خیال فتح چشمت درسر افتاد


"
Aliansari

 

[Aliansari]

شبستان ست بر دوشت، غریبه!

نمی سازم فراموشت ، ... غریبه!


شبیخون میزنم بر برجک باد ...

برای "فتح آغوشت" ... غریبه !

"


Aliansari