نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مشاعره مشاعره با اشعار شاعران

  • نویسنده موضوع narcissus
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 7,139
  • بازدیدها 118,629
  • برچسب‌ها
    مشاعره
  • کاربران تگ شده هیچ

FakhTeh

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,956
پسندها
41,838
امتیازها
71,671
مدال‌ها
36
  • #6,811
ما را به جز خیالت فکری دگر نباشد
در هیچ سر خیالی زین خوبتر نباشد

کی شبروان کویت آرند ره به سویت
عکسی ز شمع رویت تا راهبر نباشد
در ضمیر ما نمیگنجد بغیر از دوست کس
هر دو عالم را به دشمن ده، که ما را دوست بس
 
امضا : FakhTeh

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,191
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #6,812
در ضمیر ما نمیگنجد بغیر از دوست کس
هر دو عالم را به دشمن ده، که ما را دوست بس
ساقیا پیمانه پر کن زانکه صاحب مجلست
آرزو میبخشد و اسرار میدارد نگاه

جنت نقد است اینجا عیش و عشرت تازه کن
زانکه در جنت خدا بر بنده ننویسد گناه
 
امضا : m.sina

مارینا آروین

کاربر انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
444
پسندها
1,944
امتیازها
12,213
مدال‌ها
9
  • #6,813
ساقیا پیمانه پر کن زانکه صاحب مجلست
آرزو میبخشد و اسرار میدارد نگاه

جنت نقد است اینجا عیش و عشرت تازه کن
زانکه در جنت خدا بر بنده ننویسد گناه
هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
وان که این کار ندانست در انکار بماند
 
امضا : مارینا آروین

ILLUSION

نویسنده انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
386
پسندها
2,664
امتیازها
14,063
مدال‌ها
13
  • #6,814
امضا : ILLUSION

Tara Motlagh

کاربر انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
305
پسندها
1,022
امتیازها
6,833
مدال‌ها
10
  • #6,815
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
 
امضا : Tara Motlagh

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,191
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #6,816
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
تا گرفتم خلوتی تاریک روشن‌تر شدم
قطره ای بودم چو رفتم در صدف گوهر شدم
هیچ گل چون من در این گلزار بی طاقت نبود
خواب دیدم چون نسیم صبح را پرپر شدم
 
امضا : m.sina

FakhTeh

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,956
پسندها
41,838
امتیازها
71,671
مدال‌ها
36
  • #6,817
تا گرفتم خلوتی تاریک روشن‌تر شدم
قطره ای بودم چو رفتم در صدف گوهر شدم
هیچ گل چون من در این گلزار بی طاقت نبود
خواب دیدم چون نسیم صبح را پرپر شدم
منصور حلاج آن نهنگ دریا
کز پنبهٔ تن دانهٔ جان کرد جدا

روزیکه انا الحق به زبان می‌آورد
منصور کجا بود؟ خدا بود خدا
 
امضا : FakhTeh

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,191
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #6,818
منصور حلاج آن نهنگ دریا
کز پنبهٔ تن دانهٔ جان کرد جدا

روزیکه انا الحق به زبان می‌آورد
منصور کجا بود؟ خدا بود خدا
اندر سرم ار عقل و تمیز است توئی
وانچ از من بیچاره عزیز است توئی

چندانکه به خود می‌نگرم هیچ نیم
بالجمله ز من هر آنچه چیز است توئی
 
امضا : m.sina

FakhTeh

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,956
پسندها
41,838
امتیازها
71,671
مدال‌ها
36
  • #6,819
اندر سرم ار عقل و تمیز است توئی
وانچ از من بیچاره عزیز است توئی

چندانکه به خود می‌نگرم هیچ نیم
بالجمله ز من هر آنچه چیز است توئی
یا رب آن شاه‌وَشِ ماه‌رخِ زهره‌جبین
دُرِّ یکتایِ که و گوهر یک‌دانهٔ کیست؟
 
امضا : FakhTeh

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,191
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #6,820
یا رب آن شاه‌وَشِ ماه‌رخِ زهره‌جبین
دُرِّ یکتایِ که و گوهر یک‌دانهٔ کیست؟
تسکین ده عاشق نه فراق و نه وصالست
پیریست غم عشق که تدبیر ندارد

پرهیز از آن کار که افتاد بآخر
زان ناله بیندیش که تأثیر ندارد
 
امضا : m.sina

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا
Logo

اگر مایل به یادگیری رایگان نرم افزار فتوشاپ و پیوستن به تیم طراحان هستید این فراخوان رو از دست ندید

مشاهده بیشتر