- تاریخ ثبتنام
- 26/1/22
- ارسالیها
- 387
- پسندها
- 2,671
- امتیازها
- 14,063
- مدالها
- 13
- سن
- 23
ای که میگویی طبیب قلبهای عاشقیغیبت نکرده ای که شوم طالب حضور
پنهان نگشته ای که هویدا کنم تورا
کاش دردم را نیفزایی مداوا پیشکش
ای که میگویی طبیب قلبهای عاشقیغیبت نکرده ای که شوم طالب حضور
پنهان نگشته ای که هویدا کنم تورا
شاد زی با سیاه چشمان ، شادای که میگویی طبیب قلبهای عاشقی
کاش دردم را نیفزایی مداوا پیشکش
دیر است که دلدار پیامی نفرستادشاد زی با سیاه چشمان ، شاد
که جهان نیستند فسانه وباد
نیک بخوان کسی که داد و بخورد
شوربخت آن که او نخورد و نداد
وای شرمنده باید از د میگفتمدیر است که دلدار پیامی نفرستاد
ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد
صد نامه فرستادم و آن شاهِ سواران
پیکی نَدوانید و سلامی نفرستاد

دی میشد و گفتم صنما عهد به جای آروای شرمنده باید از د میگفتم
دیدی که مرا هیچ کس یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین برغم باد
تو شبی در انتظاری ننشسته ایدی میشد و گفتم صنما عهد به جای آر
گفتا غلطی خواجه در این عهد وفا نیست
تا بداند که شب ما به چه سان میگذردتو شبی در انتظاری ننشسته ای
چه دانی
که شب گذشت بر منتظران
ناشکیبت
هرچند که ویران شدهی پاییزیمتا بداند که شب ما به چه سان میگذرد
غم عشقش ده و عشقش ده و بسیارش ده
من که در بند کمندم همه شیران بودندهرچند که ویران شدهی پاییزیم
هرچند که از غصه و غم لبریزیم
سوگند به برگ برگ افتاده به خاک
یک روز دوباره سبز برمیخیزیم