- تاریخ ثبتنام
- 10/8/20
- ارسالیها
- 3,594
- پسندها
- 7,271
- امتیازها
- 35,773
- مدالها
- 16
ملامت گوی عاشق را چه گوید مردم دانابیخود شده ام لیکن بیخود تر از این خواهم
با چشم تو میگویم من م**س.ت چنین خواهم
که حال غرقه در دریا نداند خفته بر ساحل
ملامت گوی عاشق را چه گوید مردم دانابیخود شده ام لیکن بیخود تر از این خواهم
با چشم تو میگویم من م**س.ت چنین خواهم
ماییم و موج سوداشب تا به روز تنهاملامت گوی عاشق را چه گوید مردم دانا
که حال غرقه در دریا نداند خفته بر ساحل
نی بر سر کوی تو دلم یافته جایماییم و موج سوداشب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی بیا جفا کن
گر کِشد خصم بزورنی بر سر کوی تو دلم یافته جای
نی در حرم وصل نهاده جان پای
سرگشته چنین چند دوم گرد جهان
ای راهنما مرا به خود راه نمای
تا کی چو گل از هوا مشوش باشیمگر کِشد خصم بزور
از کِف من دامنِ اوست
چه کند با کِشیشِ دل
که میان من و اوست...؟
گر جمله برفتند نگارا تو مرونی بر سر کوی تو دلم یافته جای
نی در حرم وصل نهاده جان پای
سرگشته چنین چند دوم گرد جهان
ای راهنما مرا به خود راه نمای
وقتی نیستی شعر دروغی ناخوشایند استگر جمله برفتند نگارا تو مرو
ای مونس غمگسار مارا تو مرو
پر مَیکن و مَی ده و همی خند چو قند
ای ساقی خوب عالم آرا تو مرو
می دود در تنم ای عشق که راکد نشودتا در دل من قرار کردی
دل را ز تو بی قرار دیدم
از ملک جهان و عیش وآدم
من عشق تو اختیار دیدم
ای دل بی درد چندین در را صاحب مشووقتی نیستی شعر دروغی ناخوشایند است
اما وقتی هستی دروغ هم در شعریست زیبا