متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مشاعره مشاعره با اشعار شاعران

  • نویسنده موضوع narcissus
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 7,138
  • بازدیدها 114,368
  • برچسب‌ها
    مشاعره
  • کاربران تگ شده هیچ

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
سطح
31
 
ارسالی‌ها
2,534
پسندها
20,124
امتیازها
48,373
مدال‌ها
34
  • #7,071
وای این شب چه قدر تاریک است
مثل این است که شب نمناک است
پدیگران را هم غم هست به دل
غم من لیک غمی غمناک است
تو شبی در انتظاری ننشسته‌ای چه دانی

که چه شب گذشت بر منتظران ناشکیبت
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

Sharif

کاربر انجمن
سطح
7
 
ارسالی‌ها
315
پسندها
638
امتیازها
4,233
مدال‌ها
8
  • #7,072
گفته بودم " بعد ازین باید فراموشش کنم"
دیدمش وز یاد بردم گفته های خویش را
 
امضا : Sharif

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
سطح
31
 
ارسالی‌ها
2,534
پسندها
20,124
امتیازها
48,373
مدال‌ها
34
  • #7,073
تو شبی در انتظاری ننشسته‌ای چه دانی

که چه شب گذشت بر منتظران ناشکیبت
گفته بودم " بعد ازین باید فراموشش کنم"
دیدمش وز یاد بردم گفته های خویش را
اخرین کلمه ناشکیبت* با حروف «ت» ادامه میدادید*
ـــــــــ

امشب تو را بخوبی نسبت به ماه کردم

تو خوبتر ز ماهی، من اشتباه کردم
 

Sharif

کاربر انجمن
سطح
7
 
ارسالی‌ها
315
پسندها
638
امتیازها
4,233
مدال‌ها
8
  • #7,074
اخرین کلمه ناشکیبت* با حروف «ت» ادامه میدادید*
ـــــــــ

امشب تو را بخوبی نسبت به ماه کردم

تو خوبتر ز ماهی، من اشتباه کردم

من مستی بهار حسنت
ای آهوی سحرایی چرا پیشم نمی‌آیی
 
آخرین ویرایش
امضا : Sharif

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
سطح
31
 
ارسالی‌ها
2,534
پسندها
20,124
امتیازها
48,373
مدال‌ها
34
  • #7,075
من مستی بهار حسنت
ای آهوی سحرایی چرا پیشم نمی‌آیی
یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند

این بار میبرند که زندانی ات کنند

ای گل گمان مکن به شبِ جشن میروی

شاید به خاکِ مرده ای ارزانی ات کنند
 

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,163
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #7,076
یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند

این بار میبرند که زندانی ات کنند

ای گل گمان مکن به شبِ جشن میروی

شاید به خاکِ مرده ای ارزانی ات کنند
داغ عشقم‌ نیست الفت با تن‌آسانی مرا
پیچ وتاب شعله باشد نقش پیشانی مرا

بی‌سبب در پرده اوهام لافی داشتم
شد نفس آخربه لب انگشت حیرانی مرا
 
امضا : m.sina

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
سطح
31
 
ارسالی‌ها
2,534
پسندها
20,124
امتیازها
48,373
مدال‌ها
34
  • #7,077
داغ عشقم‌ نیست الفت با تن‌آسانی مرا
پیچ وتاب شعله باشد نقش پیشانی مرا

بی‌سبب در پرده اوهام لافی داشتم
شد نفس آخربه لب انگشت حیرانی مرا
اگر این داغ جگرسوز که بر جان من است

بر دل کوه نهی سنگ به آواز آید
( سعدی )
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,163
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #7,078
اگر این داغ جگرسوز که بر جان من است

بر دل کوه نهی سنگ به آواز آید
( سعدی )
در محبت سست بنیادیم چون قصر حباب
از پر کاهی به هر سو می پرد دیوار ما

در عقو بتگاه غفلت دست و پا گم کرده ایم
می چکد رنگ قبول از چهره انکار ما
 
امضا : m.sina

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
سطح
31
 
ارسالی‌ها
2,534
پسندها
20,124
امتیازها
48,373
مدال‌ها
34
  • #7,079
در محبت سست بنیادیم چون قصر حباب
از پر کاهی به هر سو می پرد دیوار ما

در عقو بتگاه غفلت دست و پا گم کرده ایم
می چکد رنگ قبول از چهره انکار ما
آن می که م**س.ت ازویم نی جام دیده نی جم
مانند شمع سرخوش زان چشم خوش نگاهم
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,163
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #7,080
آن می که م**س.ت ازویم نی جام دیده نی جم
مانند شمع سرخوش زان چشم خوش نگاهم
می‌کنم‌گاهی به یاد مستی چشمت شتاب
تا قیامت می‌روم در سایهٔ مژگان به خواب

از ادب‌ پرورده‌های حسرت لعل توام
ناله‌ام چون موج‌گوهر نیست جز زیر نقاب
 
امضا : m.sina

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا