دلنوشته‌ی الفبای جدایی | R.Reyhani کاربرانجمن یک رمان

[R.Reyhani]

طبل رسوایی دلم بدجور نواخته شد؛ طوری که صدایش حتی به گوش این عقربه‌های ساعت نیز رسیده است که این‌گونه مرا به دلیل دوست‌داشتنت، با بی‌حرکتی‌شان سرزنش می‌کنند‌.

 

[R.Reyhani]

ظاهر زندگی‌ام از دور فریبنده و زیباست است؛ اما اگر نگاهی به باطنش بیندازی همه چیز سیاه و خاکستری‌ست. ظاهرش را خودم با همین دستانم رنگ‌آمیزی کرده‌ام تا خریدار نگاه پر ترحم افراد نباشم؛ اما باطنش را سپرده‌ام به دلم. بگذار هرطور که می‌خواهد مشغول باشد. مگر نه‌ اینکه تا به حال هیچ خوشی در این دنیا نداشته ‌است؟ پس بگذار دلش به همان‌ خوش باشد تا کمتر شکسته بودنش را به رخم بکشد.

 

[R.Reyhani]

عدالت نیست که قلب بشکنی و بروی.
عدالت نیست که عاشق کنی و بروی‌‌.
عدالت نیست که بگویی دوستت دارم و بروی. لعنت به این دنیایی که هر جرمی حکم دارد، دیه دارد، قصاص دارد... جز دل‌شکستن!

***
عشق گران است. گر توانستی برای خودت یکی را داشته باشی، چنگ انداز بر آن و تا پای جانت برایش ارزش قائل شو؛ چون عشق گران است.

 

[R.Reyhani]

غیر از تصور چشمانت در نگاهم، دستانت در دستانم، حضورت در کنارم و عشقت در قلبم، چیز دیگری در بساطم ندارم. اگر خریدار واقعی هستی جلو بیا.

 

[R.Reyhani]

فرقی ندارد روز باشد یا شب.
فرقی ندارد هوا سرد باشد یا گرم.
فرقی ندارد بهشت باشد یا جهنم.
همین که تو باشی،‌ خودش به دنیا می‌ارزد؛ ولی چه کنم که نیستی...!

 

[R.Reyhani]

قابل باور است.‌ ستاره‌ها کتاب می‌خوانند، ماهی‌ها شعر می‌نویسند و تو نیز مرا دوست داری.

 

[R.Reyhani]

کابوس هر شب است. نبودنت... نبودنت... نبودنت... .
آخر چه کنم با تویی که از دل و دلتنگی‌ام سخن می‌گویم، ولی قاب عکست مرهم روی زخم‌های نمی‌شود.

 

[R.Reyhani]

گاهی باید گفت؛ باید گفت از دلی که بی‌تاب است؛ از دلی که بی‌قرار است؛ از دلی که بی‌حساب و کتاب دلتنگ می‌شود‌؛ از دلی که زبان نفهم است؛ از دلی که روزها و روزها برایش داستان سرهم می‌کنی، اما پایان شب که می‌رسد، بازهم شکسته بودنش را به رخ‌ت می‌کشد.

 

[R.Reyhani]

لباس سیاه پوشیده‌ام؛‌ به عزا نشسته‌ام.
همان روزی که رفتی، تمام احساساتم را با تکه‌های شکسته‌ی قلبم و یک‌ به یک خاطرات را، یک‌جا خاک کرده‌ام...!

 

[R.Reyhani]

من، تو، ما...
ترتیب شیرینی بود؛ اما نمی‌دانم چرا به یک‌باره تغییر کرد. تلخ شد. شد:
تو، او، شما...