*** حرفهای زیادی بلد نیستم... .
من تنها چشمان تو را دیدم و گوشهای از لبخندت که حرفهایم را دزدید!
از عشق چیزی نمیدانم؛ اما دوستت دارم... .
کودکانهتر از آنچه فکر کنی!
*** چشمهایم را میبندم و با احتیاط فریاد میزنم!
آه ای خدایا... !
میبینی انسانهایی که همه از یک خاک هستند،
چگونه همدیگر را با آتش درونشان میسوزانند؟!
میبینی و میگویی حکمت است؟!