*** شاید سختی داشته باشد
شاید آرامشت را مختل کند... .
امّا گاه طوری
روی خوبش را نشان میدهد
که باورت نمیشود این همان گلی بود
که تا دیروز غم را
به خانهی کاهگلیِ گوشهیِ دلت
راه میداد.
*** بخش وسیع این امتحان
انسانها اند!
انسانهایی که همچون آیینه هستند... .
ظاهری بیریا دارند،
امّا وقتی روبهرویشان میایستی
دست چپ و راستات را جابهجا نشانت میدهند... !
*** میدانی بعضی وقتها
منصفانه عمل نمیکند!
خوبی را با بدی جواب میدهد،
بدی را با خوبی... .
امّا راست گفتند که از هر دست بگیری،
از همان دست پس میگیری!
زندگی با تمام بدیهایش
به وقتش رویِ خوبش را نشانت میدهد.
*** راه زندگی هموار نیست
و میدانی مشکل اینجاست که
عبور از این راه اجباریست؛
امّا حداقل هموار کردنش کاری ندارد!
فقط کافیست به خودت یادآوری کنی
که خواستن، توانستن است.
*** بعضی وقتها
دلت میخواهد انکار کنی.
هرچه که هست و نیست را،
سرت را مثل کبک زیر خروار برف فرو کنی.
میخواهی زندگی را انکار کنی.
میخواهی فکر کنی تمامش یک خواب است؛
امّا نمیشود!
*** زندگی سرد و گرم دارد؛
منتها باید سرد و گرمش را بچشی.
میدانی مرگ یکبار
و شیون یکبار.
به این فکر کن و به چشیدن سرد و گرمش رضایت بده.
ممکن آنقدر سرد باشد که یخ بزنی
و یا آنقدر گرم باشد که از داغیاش بسوزی!