لرزش صدایش کم از زلزلۀ بم ندارد! چشمان اشکی اش کم از سد کبیر ندارد! رود اشک هایش کم از سیل گلستان ندارد! خشم درونش کم از آتش فشان دماوند ندارد! تَرَک قلبش کم از درزۀکوه ندارد! نیش کلامش کم از زهر مار ندارد! سلسلۀ خاطراتش کم از رشته کوه زاگرس ندارد! گرمای محبتش کم از گرمای خوزستان ندارد! سرمای نفرتش کم از سرمای کردستان ندارد!
او برای خودش کشوری است! کشوری غم دیده و درد کشیده، کشوری حرف شنیده و زهر چشیده...
با این کشور نجنگید، با این کشور عهد نشکنید، به این کشور خ**یا*نت نکنید، به این کشور دروغ نگویید که اگر بخواهد به راحتی می تواند شما را با خاک یکسان کند!
اگر در این کشور بذری بکارید بدانید که همان را برداشت می کنید... عشق بکارید، عشق برداشت می کنید. نفرت بکارید، نفرت برداشت می کنید...
سرود...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.