- تاریخ ثبتنام
- 28/9/20
- ارسالیها
- 445
- پسندها
- 5,113
- امتیازها
- 21,973
- مدالها
- 12
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش هر کسی آن درود عاقبت کار که کشتدوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنم
گفت کو زنجیر تا تدبیر این مجنون کنم
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش هر کسی آن درود عاقبت کار که کشتدوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنم
گفت کو زنجیر تا تدبیر این مجنون کنم
تنت به ناز طبیبان نیازمند مبادمن اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
شاهدان گر دلبری زینسان کننددر خرقه چو آتش زدی اي عارف سالک
جهدی کن و سرحلقه رندان جهان باش
شاهدان گر دلبری زینسان کنند
زاهدان را رخنه در ایمان کنند
ثوابت باشد ای دارای خرمندین و دل بردند و قصد جان کنند
الغیاث از جور خوبان الغیاث
یار ما چون گیرد آغاز سماعثوابت باشد ای دارای خرمن
اگر رحمی کنی بر خوشه چینی
دردم نهفته به ز طبیبان مدّعییار ما چون گیرد آغاز سماع
قدسیان بر عرش دست افشان کنند
در مکتب حقایق پیش ادیـب عشـقدردم نهفته به ز طبیبان مدّعی
باشد که از خزانه غیبم دوا کنند
یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد؟در مکتب حقایق پیش ادیـب عشـق
هان اي پسر بکـــوش که روزی پدر شوی