روی سایت عشق نوشته های یک ماه و اندی| soranکاربر انجمن یک رمان

[Soran]

شاید بتوانی برای نیامدت سر قرارهای همیشگی، بهانه بیاوری!
شاید بهانه‌هایت الکی باشند!
شاید چیزی را پنهان می‌کنی!
یا شاید از من دلسرد شدی و به روی خودت نمی‌آوری؟!
اینطور است؟!
خب نازنازک من،
باید بگویم دل به دل راه دارد؛
در مقابل هر رفتارت، رفتاری پاسخ می‌گیری…
متوجه که هستی؟!

 

[Soran]

دوست داشتن
یا عاشق شدن،
بچه‌بازی نیست عزیز جان!
هم دل می‌شکند، هم غمباد به ارمغان می‌آورد…
تو که جنبه‌اش را نداری،
پس بی‌زحمت عشق اولت را با من آغاز نکن
که بعدش بگویی هیچ عشقی، عشق اول نیست…!

 

[Soran]

بیا کمی کنار هم باشیم…
حداقل، فقط برای یک بار بگذاریم گونه‌هایمان زیر بارانی که شاید عاشقانه است، خیس شود…
بیا به اجبار هم که شده، وانمود کنیم عاشقیم…
آخر می‌دانی؛
دلم آب می‌شود وقتی می‌بینم،
دیگران چه عاشقانه
دست در دست هم قدم می‌زنند
و من باید باز هم به یاد خود بیاورم
که ماندنی نیستی…
وانمود کردن آنقدرها هم سخت نیست…

 

[فرزانه رجبی]

 

[بهار قربانی]