متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت دلنوشته‌ی مبتلا | MAHDOKHT_A کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع S.SALEHI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 50
  • بازدیدها 2,425
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

S.SALEHI

کاربر انجمن
سطح
10
 
ارسالی‌ها
370
پسندها
1,907
امتیازها
12,773
مدال‌ها
11
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #1
نام دلنوشته: مبتلا
نویسنده: ماه‌دخت جاوید
تگ: محبوب
ویراستار: | Ṃὄђᾄммᾄḋ |
مقدمه:
باور ندارم جانا...
تا این حد مبتلایت بودن را باور ندارم.
دلبر سنگدل!
چگونه در همه جانم رسوخ کرده‌ای که بی‌تو زندگی کردن برایم سخت‌تر از جان دادن است.
بی‌رحمی و من با این وجود باز هم دوستت دارم.
باور ندارم...
تا این اندازه به پای تو ماندن و اشتباه کردنم را، باور ندارم...مبتلا3.jpg
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

G.ASADI

مدیر بازنشسته
سطح
38
 
ارسالی‌ها
1,254
پسندها
41,149
امتیازها
60,573
مدال‌ها
24
  • #2
•| بسم رب القلم |•

آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند...

614507_55d8129b2b3bd338171f79aeb97b64bc.jpg


نویسنده‌ی عزیز، بی‌نهایت خرسندیم که دلنوشته‌های زیبایتان را در انجمن «یک رمان» به اشتراک می‌گذارید.
خواهشمندیم پیش از پست‌گذاری و شروع دلنوشته‌، قوانین بخش «دلنوشته‌های کاربران» را به خوبی مطالعه بفرمایید.

"قوانین بخش دلنوشته‌ی کاربران"

پس از گذشت حداقل ۲۰ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : G.ASADI

S.SALEHI

کاربر انجمن
سطح
10
 
ارسالی‌ها
370
پسندها
1,907
امتیازها
12,773
مدال‌ها
11
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #3
***
با من می‌جنگی بدون این‌که بدانی من بی‌جدال در برابر تو تسلیمم؛ می‌جنگی و ضربه می‌زنی به قلبی که فقط در دستان تو بود.
قلبی که تنها برای تو می‌تپید و چه بی‌رحمانه خرد و لهش کرده‌ای‌.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

S.SALEHI

کاربر انجمن
سطح
10
 
ارسالی‌ها
370
پسندها
1,907
امتیازها
12,773
مدال‌ها
11
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #4
***
من خودم را برای خودم که نه، برای تو عوض کرده بودم؛ غافل از این‌که تو قلبی در سینه نداری. می‌روی، من می‌مانم و قلب خونین و شکستهِ در دستم که پس داده‌ای.
و منی که حتی خودم را نمی‌شناسم؛ چون برای تو عوض شده بودم ولی فراموش کرده بودم همراه این تغییر، هویتم را هم گم می‌کنم‌.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

S.SALEHI

کاربر انجمن
سطح
10
 
ارسالی‌ها
370
پسندها
1,907
امتیازها
12,773
مدال‌ها
11
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #5
***
جوری رفته‌ای که به این زودی‌ها زخمم ترمیم نمی‌شود بی‌انصاف!
این چیزی که به دستت داده بودم نامش قلب بود نه بازیچه!
زدی، شکستی، زخمی کردی؛ حداقل نمک نمی‌پاشیدی که از فرط سوزشش شبانه روزم پر از اشک باشد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

S.SALEHI

کاربر انجمن
سطح
10
 
ارسالی‌ها
370
پسندها
1,907
امتیازها
12,773
مدال‌ها
11
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #6
***
روزی می‌‌فهمی که اشک‌هایم تاوان دارند؛
تاوانی به سنگینیِ قلبی که می‌شکند و آرزو‌هایی که پرپر می‌شوند، همان‌قدر پر درد و طاقت‌فرسا.
آه به پشتت نمی‌کشم عزیزدل؛
آخر عاشق که راضی به عذاب معشوقش نمی‌شود!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

S.SALEHI

کاربر انجمن
سطح
10
 
ارسالی‌ها
370
پسندها
1,907
امتیازها
12,773
مدال‌ها
11
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #7
***
هنوز که هنوز است خار پایت می‌شود خار چشمم!
ولی اشک‌های شبانه و هق‌هق‌های بی‌صدایم، تاوان دارند.
آن‌قدر گرفتار دو چشم خمار شبگونت شده‌ام که راضی به تقاص پس دادنت نیستم، اما این‌بار به اختیار من نیست جانانم؛ دنیا دار مکافات است. مانند انعکاس صدایی در کوهستان!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

S.SALEHI

کاربر انجمن
سطح
10
 
ارسالی‌ها
370
پسندها
1,907
امتیازها
12,773
مدال‌ها
11
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #8
***
تو ای دلیل بغض‌های پی در پی و خفه کننده‌ام...
بی تو مانند کویری خشک، تشنه باران و باریدنم.
بر من ببار و قدری زخم این قلب برهوتم را التیام بده...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

S.SALEHI

کاربر انجمن
سطح
10
 
ارسالی‌ها
370
پسندها
1,907
امتیازها
12,773
مدال‌ها
11
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #9
***
در سینه‌ات به جای دل، تخته سنگ است که نمی‌لرزد، که نمی‌ریزد؛ که نمی‌تپد...
من می‌دانستم که دوست داشتن تو اشتباه بود ماه تابانم.
اشتباه شیرینی که من آن‌را به همه خوب‌های دنیا ترجیح داده‌ام.
تو شیرین‌ترین اشتباه منی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

S.SALEHI

کاربر انجمن
سطح
10
 
ارسالی‌ها
370
پسندها
1,907
امتیازها
12,773
مدال‌ها
11
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #10
***
اشتباهی که تمامش تباهی بود، تباهی قلبم!
چه کنم ماه دست نیافتنی من؟
چه کنم که تباهی‌ات را با جان و دل پذیرا هستم و کاش...
دوست داشتن تو برای من اجباری نبود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا