متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت دلنوشته‌ی آبنبات رنگی | HORYA-A کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع •HOORYA•
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 31
  • بازدیدها 2,410
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

•HOORYA•

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
923
پسندها
17,166
امتیازها
37,073
مدال‌ها
24
  • نویسنده موضوع
  • #21
***
خدایا... !
ای‌هستی تهی از هررنگ،
ای‌دلیل تک‌تک نفس‌های من!
ای‌عزیز نزدیک‌تر از رگِ گردن!
ای‌مهربان، ای‌صاحبِ جان،
نگه‌دار برایم عزیزانم را... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : •HOORYA•

•HOORYA•

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
923
پسندها
17,166
امتیازها
37,073
مدال‌ها
24
  • نویسنده موضوع
  • #22
***
کردگارا.. !
لب باز کردم از آنچه از این دل چرکین برآمد.
چه رد زخم‌هایی بر این دل بجا ماند.
تمیزشان می‌کنم با یاد پاک تو،
مرهم‌شان می‌کنم با شروع نام تو.
 
امضا : •HOORYA•

•HOORYA•

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
923
پسندها
17,166
امتیازها
37,073
مدال‌ها
24
  • نویسنده موضوع
  • #23
***
بسم تعالی.
یعنی به نام کردگار عالمی،
کردگار مرهم زخم‌های ازلی،
آفریننده جان و انیس.
که من تک‌تک به فدای یزدان و هر انیس!

انیس: دوست
 
امضا : •HOORYA•

•HOORYA•

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
923
پسندها
17,166
امتیازها
37,073
مدال‌ها
24
  • نویسنده موضوع
  • #24
***
سخن نامانده، ماند از رنگ سیاه،
از رنگ زشت و مذموم سیاه،
از رنگ دل برخی آدم‌ها!
از دید زشت برخی مردها،
از دل پرکینه برخی زن‌ها،
از نطق و گریه‌های بچه‌ها!
از سفره‌ی بی‌نون و آب خانه‌ها،
از سوز زمستان و بی‌خانگی آواره‌ها،
از کودک خردسال بی‌بابا،
از امید کورسوی دل یک برنا!
از نگاه تیره و غم‌زده‌ی من به دنیا.
 
امضا : •HOORYA•

•HOORYA•

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
923
پسندها
17,166
امتیازها
37,073
مدال‌ها
24
  • نویسنده موضوع
  • #25
***
خسته و تنها دست به نقاشی کشیده‌ام.
چشمانم را می‌بندم!
خدا را در دلم نقاشی می‌کنم،
رنگ وجودش که پررنگ‌تر می‌شود،
دل بی‌آرامم، آرام می‌گیرد!
وجودم گرم می‌گیرد از وجودش مهربانش.
می‌دانم که از من، به من نزدیک‌تری!
ولی گاهی، یادآوری وجودت لازم است.
 
امضا : •HOORYA•

•HOORYA•

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
923
پسندها
17,166
امتیازها
37,073
مدال‌ها
24
  • نویسنده موضوع
  • #26
***
جان و جانانم، یار بی‌جانم!
دوست مهربانم، همدمم،
گر نباشی ساعتی از روز خدا،
غم‌ها سرازیر می‌شود در ثانیه‌ها،
دل‌ها می‌گیرد از هرلحظه‌ها.
 
امضا : •HOORYA•

•HOORYA•

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
923
پسندها
17,166
امتیازها
37,073
مدال‌ها
24
  • نویسنده موضوع
  • #27
***
رفیق جان!
مونس دردهای بی‌پایان!
نباشد اشک در چشمانت،
درد در صدایت،
بغض در گلویت،
که عالم به فدای قطره‌قطره مرواریدهایت می‌کنم.
رفیق جان، گر غمی داشتی،
نصف‌نصف.
 
امضا : •HOORYA•

•HOORYA•

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
923
پسندها
17,166
امتیازها
37,073
مدال‌ها
24
  • نویسنده موضوع
  • #28
***
به پشت سرم که نگاه می‌کنم،
برخی از دوستانم را می‌بینم که برای دور شدنم اشک می‌ریزند.
لبخندی برای خودم می‌زنم و آرام زمزمه می‌کنم:
- نیازی به این کارها نیست، جنس شما شناخته شده است.
امّا من، هنوز به فدای تو می‌شوم، رفیق جان!
 
امضا : •HOORYA•

•HOORYA•

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
923
پسندها
17,166
امتیازها
37,073
مدال‌ها
24
  • نویسنده موضوع
  • #29
***
آبنبات رنگی در خصوص یک نفر است... .
یک دوست، یک مهربان، یک همدم!
فقط یک نفر است، که تاریکی و روشنایی،
درد و محبت را می‌توان در او دید.
انیس روزهای سخت!
در تو تمام رنگ‌های خوب و بد خدا هست.
تو، تنها برای من کافی هستی.
 
امضا : •HOORYA•

•HOORYA•

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
923
پسندها
17,166
امتیازها
37,073
مدال‌ها
24
  • نویسنده موضوع
  • #30
***
شاید بچگانه باشد امّا...
رفاقت‌مان مردانه است.
خدای‌مان مهربان و بخشنده!
و دل‌هایمان با تمام بزرگی‌مان، بس کودکانه،
همین چیزهاست که تورو خاص می‌کند، رفیق من.
 
امضا : •HOORYA•
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا