کامل شده مجموعه اشعار ایستگاه قطار | Reza M.rad کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Reza M.rad
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 26
  • بازدیدها 1,287
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Reza M.rad

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
24/7/20
ارسالی‌ها
244
پسندها
2,532
امتیازها
13,813
مدال‌ها
10
سن
34
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #21
صدای ظریف بغض
گاهی کنج نگاهم می‌نشیند
بلندای جاده آسمان
جای چشم‌های تو را می‌گیرد
انتهای این مسیر را
یک غروب به فکر می‌نشیند
سنگ‌های سیاه‌پوست
جای تنت را می‌گیرند
این خانه‌ی شناور
بر مسیر تو می‌نشیند
سبک زندگی سبز بود
اما راه کویر پیش می‌گیرد
بیا و از جا برخیز
کلاغ‌ست که‌ بر مترسک می‌نشیند
آه نکش بر وجودم
اینجا آه دامن می‌گیرد
 

Reza M.rad

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
24/7/20
ارسالی‌ها
244
پسندها
2,532
امتیازها
13,813
مدال‌ها
10
سن
34
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #22
حال و روزم را ببین
بگو این حال یه مَرده؟
خداحافظی کرده‌ام با تو
با شروعی که زود تمام کرده
دیگه جزئی از این ایستگاه شده‌ام
من هنوز منتظر قطاری‌ام که رفته
تنها صاحب دلتنگی‌های من
می‌دانی اینجا کسی منتظر تو نشسته؟
خطی بکش به دلم با نگاهت
چه ساده سال‌ها به یاد تو گذشته
باران دیگر دوست‌داشتنی نیست
اینجا زمین‌ خشک‌سالی گرفته
حرف‌هایم چسبیده به صدایم
مثل لالی که سالهاست، چیزی نگفته
درد می‌کشد تارهای نگاهم
باز یادم افتاد، منم و قطاری که رفته
 
آخرین ویرایش

Reza M.rad

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
24/7/20
ارسالی‌ها
244
پسندها
2,532
امتیازها
13,813
مدال‌ها
10
سن
34
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #23
شب‌های انتظار گذشت و ایستاد
نور خورشید تابید و ندای وصال داد
دیدم از دور قطار رفته، بازگشته
شاپرک دلم در کابینش نشسته
من و تو قاب شدیم به راهش
سوز دلی غرق در آغوش دلدارش
تنها مسافرش منم و سکوت اتاقک‌ها
نگاهم خیره به جاده‌ای گذرا
درخت‌ها بلند و سیمانی‌ست
کابل‌ها شده شاخه‌ی آنها
اینجا همه چیز به وقت دلتنگی‌ست
تمام راه به رنگ غروب خورشید
اینجا من هستم و تصویر تو
المثنایی برای فریب قربانی‌ست
می‌دانم و باز هم بی‌قرارم
شاید این جنونی کیهانی‌ست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Reza M.rad

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
24/7/20
ارسالی‌ها
244
پسندها
2,532
امتیازها
13,813
مدال‌ها
10
سن
34
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #24
الهام گرفته از گردبادها
جنون پیچیده به دورم چون پیچک‌ها
نگاهم سخت دلتنگ صدای توست
می‌جوید به دنبال تو تمام قطار را
تکرار نشدن‌ها‌ی محال‌ست و آمدنت
چون نور روزنه زده، لابه‌لای کرکره‌ی پنجره‌ها
اینجا صدای من است و اسم تو، پر تکرار
اینجا انتظار ‌خسته افتاده به زیر ریل‌ها
خط‌های موازی اینجا، طلسم دارد انگار
ما هستیم و حلقه نمی‌شود این دست‌ها
غربت عجین این نگاه بارانی‌ست
غربت، دیدنت هست و درد نداشتن‌ها
کاهش تمام عمرم را دیدم
زمان بسته شدن مسیر آن چشم‌ها
کاش ارتحال روح از جان بود
لحظه خرد شدن قطار و این ریل‌ها
 

Reza M.rad

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
24/7/20
ارسالی‌ها
244
پسندها
2,532
امتیازها
13,813
مدال‌ها
10
سن
34
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #25
هیچ را خواندم و شاعر شدم
هیچ را زندگی کردم و طاهر شدم
هیچ را داشتم و بی اختیار
مات و مبهوت بلندایش شدم
اینجا هیچ عجیب بزرگ شده
من با خرید هیچ ثروتمند شدم
در شرایط‌های بد داشتمش
من هیچ به هیچ برنده می‌شدم
زندگی را دارم و پر حسرتند
نمی‌دانند که من با هیچ تنها می‌شدم
اینجا تکرار می‌شوند همه
جز تو که جانی و من بی جان شدم
درد دارد نفس ای روزگار
آن قطار شهره یار و انتظار هیچ شدم
 
آخرین ویرایش

Reza M.rad

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
24/7/20
ارسالی‌ها
244
پسندها
2,532
امتیازها
13,813
مدال‌ها
10
سن
34
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #26
جان دارد و به دار می‌کشد
وعده بهشت را به خاک می‌کشد
گفته است بدون من می‌میرد
پس چرا هنوز نفس می‌کشد؟
اگر مرده بود که اینجا نبود
اینجا مرده از زندگی آه می‌کشد!
حواسم هست که نمی‌بیند دیگر
خاک جای سرمه به چشم‌ می‌کشد
می‌گویند تاریکی تعطیل شده
یک پری نور به رخ می‌کشد
شاید بس باشد انتظار
قطار بدون ‌وصال سوت می‌کشد
قلبم نقاشی ماهر شده
لحظه‌ها با جوهر سیاه می‌کشد
 

Reza M.rad

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
24/7/20
ارسالی‌ها
244
پسندها
2,532
امتیازها
13,813
مدال‌ها
10
سن
34
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #27
زمان به پایان رسید و ناتمام ماند
من در قطارم و جسمم در ایستگاه جا ماند
پلک‌هایم را دیگر نمی‌بندم
شاید تصویرت از حالا تا ابد ماند
بلاخره رسید یک عشق به یارش
مثل ماهی که تا ابد در آسمان ماند
دیگر نیازی به صدا زدن نیست
رد نگاهت روی دستانم ماند
اینجا یک قطار ساده نیست
سیاره‌ای که تا ابد ستاره ماند
مسیر ما باز است تا به انتها
چرخ فلک به اختیار ما ماند
شاید دیگر من نباشم در دنیا
یک تو که دنیا شد و در من ماند
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا