- ارسالیها
- 518
- پسندها
- 5,554
- امتیازها
- 21,773
- مدالها
- 15
- نویسنده موضوع
- #171
چشمهام رو سفت به روی هم فشردم، تمام اشکال واضح شدن؛ صحنهای رو میبینم که یه عده دور آتیش ایستادن و کلماتی رو زیر لب زمزمه میکنن، اما انگار اصلاً توی حال خودشون نیستن و تنها به آتیش خیره شدن؛ طولی نکشید که شعله ور شد و... .
- آخ آرتام! چرا مواظبم نیستی؟
با اینکه به آرتام چسبیده بودم تا از افتادنم بر اثر زمین لرزه، به روی زمین اجتناب کنم؛ این آقای بیعرضه معلوم نیست حواسش کجاست؟ آخ که حسابی دستم داغون شد.
چپ چپ نگاهی به چهرهی درهمش انداختم و دستم رو ماساژ دادم.
اَه تازه داشت یه چیزی دست گیرم میشدها!
چرا زمین ساکنه؟!
چه عجیب دیگه زمین نمیلرزه و صدا هم قطع شده، سرم رو چرخوندم؛ همه جا به شکل اولش برگشته!
با زحمت از روی زمین بلند شدم و نگاه گذرایی به آرتام انداختم، تنها به نقطهی...
- آخ آرتام! چرا مواظبم نیستی؟
با اینکه به آرتام چسبیده بودم تا از افتادنم بر اثر زمین لرزه، به روی زمین اجتناب کنم؛ این آقای بیعرضه معلوم نیست حواسش کجاست؟ آخ که حسابی دستم داغون شد.
چپ چپ نگاهی به چهرهی درهمش انداختم و دستم رو ماساژ دادم.
اَه تازه داشت یه چیزی دست گیرم میشدها!
چرا زمین ساکنه؟!
چه عجیب دیگه زمین نمیلرزه و صدا هم قطع شده، سرم رو چرخوندم؛ همه جا به شکل اولش برگشته!
با زحمت از روی زمین بلند شدم و نگاه گذرایی به آرتام انداختم، تنها به نقطهی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر