مشاعره مشاعره با اشعار فردوسی

  • نویسنده موضوع SAN.SNI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 65
  • بازدیدها 1,371
  • کاربران تگ شده هیچ

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,033
پسندها
6,196
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #21
گهرها یک اندر دگر ساخته
ز هرگونه گردن برافراخته
پدید آمد این گنبد تیزرو
شگفتی نمایندهٔ نوبه نو
ورا پنج ترک پرستنده بود
پرستنده و مهربان بنده بود
بدان بندگان خردمند گفت
که بگشاد خواهم نهان از نهفت
شما یک به یک رازدار منید
پرستنده و غمگسار منید
 
امضا : m.sina
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Samira-M

Samira-M

مدیر بازنشسته شعرکده + شاعر انجمن
هنرمند انجمن
تاریخ ثبت‌نام
14/3/18
ارسالی‌ها
920
پسندها
15,349
امتیازها
37,073
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • #22
ورا پنج ترک پرستنده بود
پرستنده و مهربان بنده بود
بدان بندگان خردمند گفت
که بگشاد خواهم نهان از نهفت
شما یک به یک رازدار منید
پرستنده و غمگسار منید
در بخشش و دادن آمد پدید
ببخشید دانا چنان چون سزید
فلکها یک اندر دگر بسته شد
بجنبید چون کار پیوسته شد
چو دریا و چون کوه و چون دشت و راغ
زمین شد به کردار روشن چراغ
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,033
پسندها
6,196
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #23
در بخشش و دادن آمد پدید
ببخشید دانا چنان چون سزید
فلکها یک اندر دگر بسته شد
بجنبید چون کار پیوسته شد
چو دریا و چون کوه و چون دشت و راغ
زمین شد به کردار روشن چراغ
غمی شد دل ایرانیان را ز شاه
همه خیره گشتند و گم کرده راه

چو بشنید زال این سخن بردمید
یکی باد سرد از جگر برکشید
 
امضا : m.sina

Elixvx

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
7/4/21
ارسالی‌ها
44
پسندها
431
امتیازها
2,713
مدال‌ها
5
سطح
5
 
  • #24
غمی شد دل ایرانیان را ز شاه
همه خیره گشتند و گم کرده راه

چو بشنید زال این سخن بردمید
یکی باد سرد از جگر برکشید
دگر آنکه دارد ز یزدان سپاس
بود دانشی مرد نیکی شناس
 
امضا : Elixvx
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,033
پسندها
6,196
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #25
دگر آنکه دارد ز یزدان سپاس
بود دانشی مرد نیکی شناس
سپیده چو از تیره شب بردمید
میان شب تیره اندر خمید
منوچهر برخاست از قلبگاه
ابا جوشن و تیغ و رومی کلاه
سپه یکسره نعره برداشتند
سنانها به ابر اندر افراشتند
 
امضا : m.sina

فاطمه مقدم

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
28/3/22
ارسالی‌ها
182
پسندها
1,145
امتیازها
6,963
مدال‌ها
11
سطح
9
 
  • #26
سپیده چو از تیره شب بردمید
میان شب تیره اندر خمید
منوچهر برخاست از قلبگاه
ابا جوشن و تیغ و رومی کلاه
سپه یکسره نعره برداشتند
سنانها به ابر اندر افراشتند
دگر آن که دارد ز یزدان سپاس
بود دانشی مرد نیکی شناس
به دانش فزای و به یزدان گرای
که او باد جان ترا رهنمای
 

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,033
پسندها
6,196
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #27
دگر آن که دارد ز یزدان سپاس
بود دانشی مرد نیکی شناس
به دانش فزای و به یزدان گرای
که او باد جان ترا رهنمای
یکی روز شاه جهان سوی کوه
گذر کرد با چند کس هم‌گروه

پدید آمد از دور چیزی دراز
سیه رنگ و تیره تن و تیز تاز
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,939
پسندها
4,216
امتیازها
24,473
مدال‌ها
17
سطح
13
 
  • #28
یکی روز شاه جهان سوی کوه
گذر کرد با چند کس هم‌گروه

پدید آمد از دور چیزی دراز
سیه رنگ و تیره تن و تیز تاز
ز دانش نخستین به یزدان گرای
کجا هست و باشد همیشه بجای!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,033
پسندها
6,196
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #29
ز دانش نخستین به یزدان گرای
کجا هست و باشد همیشه بجای!
یکی بچه بودش چو گرگ سترگ
دلاور شده با سپاه بزرگ

جهان شد بر آن دیو بچّه سیاه
ز بخت سیامک و زان پایگاه
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,939
پسندها
4,216
امتیازها
24,473
مدال‌ها
17
سطح
13
 
  • #30
یکی بچه بودش چو گرگ سترگ
دلاور شده با سپاه بزرگ

جهان شد بر آن دیو بچّه سیاه
ز بخت سیامک و زان پایگاه
همه شهر ايران سراي من است که نيک و بدش از براي من است
 
امضا : فلورا.

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا