- ارسالیها
- 2,580
- پسندها
- 38,798
- امتیازها
- 66,873
- مدالها
- 40
- نویسنده موضوع
- #141
ماکروسل طاقتش تمام میشود، لوگیکو را که کنارش ایستاده کنار میزند، چشمانش را ریز میکند و با اخم میگوید:
- ملکه میشود بگویید چه مشکلی پیش آمده که تا این حد دلخور هستید؟!
ملکه سرش را به نشانهی مخالفت تکان میدهد و با صدایی که خودش نیز به زور متوجهش میشود پاسخ میدهد:
- مشکلی وجود ندارد.
اما همگی از رو حرکات محزون و اخم بازنشدنی امیلی میدانند که او راست نمیگوید! لوگیکو چشمان قرمز_خاکستریاش را ریز میکند و حرکتهای محافظهکارانهی ملکه را زیر نظر میگیرد، اخمی میکند و باتردید میپرسد:
- ملکه... نکند از پچپچهای ابتدایی ما دلخور شدهاید که اینگونه واکنش نشان دادید؟!
امیلی بدون هیچ حرفی نگاه از لوگیکو میگیرد و دامنش را در مشت میفشارد، مباشرش کاملاً درست حدس زده بود اما آسان نیست...
- ملکه میشود بگویید چه مشکلی پیش آمده که تا این حد دلخور هستید؟!
ملکه سرش را به نشانهی مخالفت تکان میدهد و با صدایی که خودش نیز به زور متوجهش میشود پاسخ میدهد:
- مشکلی وجود ندارد.
اما همگی از رو حرکات محزون و اخم بازنشدنی امیلی میدانند که او راست نمیگوید! لوگیکو چشمان قرمز_خاکستریاش را ریز میکند و حرکتهای محافظهکارانهی ملکه را زیر نظر میگیرد، اخمی میکند و باتردید میپرسد:
- ملکه... نکند از پچپچهای ابتدایی ما دلخور شدهاید که اینگونه واکنش نشان دادید؟!
امیلی بدون هیچ حرفی نگاه از لوگیکو میگیرد و دامنش را در مشت میفشارد، مباشرش کاملاً درست حدس زده بود اما آسان نیست...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر