m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 3/9/22 #61 فلورا. گفت می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه بسیار بتابد و نیابد ما را! کلیک کنید تا باز شود... ایدل همه اسباب جهان خواسته گیر باغ طربت به سبزه آراسته گیر و آنگاه بر آن سبزه شبی چون شبنم بنشسته و بامداد برخاسته گیر امضا : m.sina
فلورا. گفت می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه بسیار بتابد و نیابد ما را! کلیک کنید تا باز شود... ایدل همه اسباب جهان خواسته گیر باغ طربت به سبزه آراسته گیر و آنگاه بر آن سبزه شبی چون شبنم بنشسته و بامداد برخاسته گیر
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,966 پسندها 4,715 امتیازها 28,973 مدالها 17 4/9/22 #62 m.sina گفت ایدل همه اسباب جهان خواسته گیر باغ طربت به سبزه آراسته گیر و آنگاه بر آن سبزه شبی چون شبنم بنشسته و بامداد برخاسته گیر کلیک کنید تا باز شود... روزیست خوش و هوا نه گرم است و نه سرد ابر از رخ گلزار همیشوید گرد بلبل به زبان حال خود با گل زرد فریاد همیکند که می باید خورد! امضا : فلورا.
m.sina گفت ایدل همه اسباب جهان خواسته گیر باغ طربت به سبزه آراسته گیر و آنگاه بر آن سبزه شبی چون شبنم بنشسته و بامداد برخاسته گیر کلیک کنید تا باز شود... روزیست خوش و هوا نه گرم است و نه سرد ابر از رخ گلزار همیشوید گرد بلبل به زبان حال خود با گل زرد فریاد همیکند که می باید خورد!
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 6/9/22 #63 فلورا. گفت روزیست خوش و هوا نه گرم است و نه سرد ابر از رخ گلزار همیشوید گرد بلبل به زبان حال خود با گل زرد فریاد همیکند که می باید خورد! کلیک کنید تا باز شود... در کارگه کوزهگری کردم رای در پایه چرخ دیدم استاد بپای میکرد دلیر کوزه را دسته و سر از کله پادشاه و از دست گدای امضا : m.sina
فلورا. گفت روزیست خوش و هوا نه گرم است و نه سرد ابر از رخ گلزار همیشوید گرد بلبل به زبان حال خود با گل زرد فریاد همیکند که می باید خورد! کلیک کنید تا باز شود... در کارگه کوزهگری کردم رای در پایه چرخ دیدم استاد بپای میکرد دلیر کوزه را دسته و سر از کله پادشاه و از دست گدای
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,966 پسندها 4,715 امتیازها 28,973 مدالها 17 9/9/22 #64 m.sina گفت در کارگه کوزهگری کردم رای در پایه چرخ دیدم استاد بپای میکرد دلیر کوزه را دسته و سر از کله پادشاه و از دست گدای کلیک کنید تا باز شود... یک روز ز بند عالم آزاد نیم یک دم زدن از وجود خود شاد نیم شاگردی روزگار کردم بسیار در کار جهان هنوز استاد نیم! امضا : فلورا.
m.sina گفت در کارگه کوزهگری کردم رای در پایه چرخ دیدم استاد بپای میکرد دلیر کوزه را دسته و سر از کله پادشاه و از دست گدای کلیک کنید تا باز شود... یک روز ز بند عالم آزاد نیم یک دم زدن از وجود خود شاد نیم شاگردی روزگار کردم بسیار در کار جهان هنوز استاد نیم!
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 9/9/22 #65 فلورا. گفت یک روز ز بند عالم آزاد نیم یک دم زدن از وجود خود شاد نیم شاگردی روزگار کردم بسیار در کار جهان هنوز استاد نیم! کلیک کنید تا باز شود... مشنو سخن از زمانه ساز آمدگان می خواه مروق به طراز آمدگان رفتند یکان یکان فراز آمدگان کس می ندهد نشان ز بازآمدگان امضا : m.sina
فلورا. گفت یک روز ز بند عالم آزاد نیم یک دم زدن از وجود خود شاد نیم شاگردی روزگار کردم بسیار در کار جهان هنوز استاد نیم! کلیک کنید تا باز شود... مشنو سخن از زمانه ساز آمدگان می خواه مروق به طراز آمدگان رفتند یکان یکان فراز آمدگان کس می ندهد نشان ز بازآمدگان
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,966 پسندها 4,715 امتیازها 28,973 مدالها 17 9/9/22 #66 m.sina گفت مشنو سخن از زمانه ساز آمدگان می خواه مروق به طراز آمدگان رفتند یکان یکان فراز آمدگان کس می ندهد نشان ز بازآمدگان کلیک کنید تا باز شود... نیکی و بدی که در نهاد بشر است شادی و غمی که در قضا و قدر است با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل چرخ از تو هزار بار بیچارهتر است!! امضا : فلورا.
m.sina گفت مشنو سخن از زمانه ساز آمدگان می خواه مروق به طراز آمدگان رفتند یکان یکان فراز آمدگان کس می ندهد نشان ز بازآمدگان کلیک کنید تا باز شود... نیکی و بدی که در نهاد بشر است شادی و غمی که در قضا و قدر است با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل چرخ از تو هزار بار بیچارهتر است!!
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 12/9/22 #67 فلورا. گفت نیکی و بدی که در نهاد بشر است شادی و غمی که در قضا و قدر است با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل چرخ از تو هزار بار بیچارهتر است!! کلیک کنید تا باز شود... تا زهره و مه در آسمان گشت پدید بهتر ز می ناب کسی هیچ ندید من در عجبم ز میفروشان کایشان به زآنکه فروشند چه خواهند خرید امضا : m.sina
فلورا. گفت نیکی و بدی که در نهاد بشر است شادی و غمی که در قضا و قدر است با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل چرخ از تو هزار بار بیچارهتر است!! کلیک کنید تا باز شود... تا زهره و مه در آسمان گشت پدید بهتر ز می ناب کسی هیچ ندید من در عجبم ز میفروشان کایشان به زآنکه فروشند چه خواهند خرید
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,966 پسندها 4,715 امتیازها 28,973 مدالها 17 14/9/22 #68 m.sina گفت تا زهره و مه در آسمان گشت پدید بهتر ز می ناب کسی هیچ ندید من در عجبم ز میفروشان کایشان به زآنکه فروشند چه خواهند خرید کلیک کنید تا باز شود... دی کوزهگری بدیدم اندر بازار بر پاره گلی لگد همی زد بسیار و آن گل بزبان حال با او میگفت من همچو تو بودهام مرا نیکودار!! امضا : فلورا.
m.sina گفت تا زهره و مه در آسمان گشت پدید بهتر ز می ناب کسی هیچ ندید من در عجبم ز میفروشان کایشان به زآنکه فروشند چه خواهند خرید کلیک کنید تا باز شود... دی کوزهگری بدیدم اندر بازار بر پاره گلی لگد همی زد بسیار و آن گل بزبان حال با او میگفت من همچو تو بودهام مرا نیکودار!!
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 19/9/22 #69 فلورا. گفت دی کوزهگری بدیدم اندر بازار بر پاره گلی لگد همی زد بسیار و آن گل بزبان حال با او میگفت من همچو تو بودهام مرا نیکودار!! کلیک کنید تا باز شود... از جملهٔ رفتگان این راه دراز باز آمده کیست تا به ما گوید راز پس بر سر این دو راههٔ آز و نیاز تا هیچ نمانی که نمیآیی باز امضا : m.sina
فلورا. گفت دی کوزهگری بدیدم اندر بازار بر پاره گلی لگد همی زد بسیار و آن گل بزبان حال با او میگفت من همچو تو بودهام مرا نیکودار!! کلیک کنید تا باز شود... از جملهٔ رفتگان این راه دراز باز آمده کیست تا به ما گوید راز پس بر سر این دو راههٔ آز و نیاز تا هیچ نمانی که نمیآیی باز
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,966 پسندها 4,715 امتیازها 28,973 مدالها 17 20/9/22 #70 m.sina گفت از جملهٔ رفتگان این راه دراز باز آمده کیست تا به ما گوید راز پس بر سر این دو راههٔ آز و نیاز تا هیچ نمانی که نمیآیی باز کلیک کنید تا باز شود... زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل زین پس چو نباشیم همان خواهد بود خیام! امضا : فلورا.
m.sina گفت از جملهٔ رفتگان این راه دراز باز آمده کیست تا به ما گوید راز پس بر سر این دو راههٔ آز و نیاز تا هیچ نمانی که نمیآیی باز کلیک کنید تا باز شود... زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل زین پس چو نباشیم همان خواهد بود خیام!