- ارسالیها
- 1,058
- پسندها
- 13,811
- امتیازها
- 33,373
- مدالها
- 20
- نویسنده موضوع
- مدیر
- #201
سرشو آورد نزدیکتر تا فقط خودمون بشنویم. هرچند که به نظر میاومد گیتی از سمت راستمون شاهد جزییات ماجراس.
- مگه من غیر از تو کسیو دارم برفین؟ نمیخوای واسه اولین سوپرایز تولدم کنارم باشی؟
دستشو از روی شونههام جدا کردم و درحالی که ناخنهای قرمزشو نوازش میکردم گفتم:
- الان شرایطم مناسب نیست.
نیم نگاه زیر چشمی به گیتی انداختم، انگار متوجه شد صحبتهامون داره خصوصی میشه که به بهونه عکس گرفتن رفت سمت پسرجوانی که دوربین از گردنش آویزون بود. ارومتر ادامه دادم:
- ببین لباسهای تنم افتضاحه! هورنازم گذاشتم پیش مامی نگرانشم بهتره برم خونه یه مقدار به کارم برسم چون غروب سالن، مشتری دارم.
انتهای ابروهای حلالیش به پایین خم شد و این ناامیدی رو نشون میداد:
- خرنشو دختر یه نگاه به لباسهای من بنداز...
- مگه من غیر از تو کسیو دارم برفین؟ نمیخوای واسه اولین سوپرایز تولدم کنارم باشی؟
دستشو از روی شونههام جدا کردم و درحالی که ناخنهای قرمزشو نوازش میکردم گفتم:
- الان شرایطم مناسب نیست.
نیم نگاه زیر چشمی به گیتی انداختم، انگار متوجه شد صحبتهامون داره خصوصی میشه که به بهونه عکس گرفتن رفت سمت پسرجوانی که دوربین از گردنش آویزون بود. ارومتر ادامه دادم:
- ببین لباسهای تنم افتضاحه! هورنازم گذاشتم پیش مامی نگرانشم بهتره برم خونه یه مقدار به کارم برسم چون غروب سالن، مشتری دارم.
انتهای ابروهای حلالیش به پایین خم شد و این ناامیدی رو نشون میداد:
- خرنشو دختر یه نگاه به لباسهای من بنداز...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.