نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مشاعره مشاعره با اشعار سیمین بهبهانی

  • نویسنده موضوع SETAYESH.MO
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 100
  • بازدیدها 2,039
  • کاربران تگ شده هیچ

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #41
آهوی گرفتار به زندان شما من
آن روح پریشان سفرجوی جهانگرد

همراه به هر قافله چون بانگ درا، من
تا بیشتر از غم، دل دیوانه بسوزد
دوباره یک روز روشنا
سیاهی از خانه می‌رود
به شعر خود رنگ می‌زنم
ز آبی آسمان خویش!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #42
دوباره یک روز روشنا
سیاهی از خانه می‌رود
به شعر خود رنگ می‌زنم
ز آبی آسمان خویش!
شوریده ی آزرده دل بی سر و پا من
در شهر شما عاشق انگشت نما من
دیوانه تر از مردم دیوانه اگر هست
جانا به خدا من به خدا من
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #43
شوریده ی آزرده دل بی سر و پا من
در شهر شما عاشق انگشت نما من
دیوانه تر از مردم دیوانه اگر هست
جانا به خدا من به خدا من
نیاورد از خروشم در خروشت؟

اگر جانت ز جانم آگهی داشت
چرا بی تابیم را سهل انگاشت؟

کنار خانه ی ما کوهسارست!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #44
نیاورد از خروشم در خروشت؟

اگر جانت ز جانم آگهی داشت
چرا بی تابیم را سهل انگاشت؟

کنار خانه ی ما کوهسارست!
تو یک نفری نه ! بیشماری
هر سو که نظر کنم تو هستی
یک جمع به هم گرفته پیوند
یک جبهه ی سخت بی شکستی
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #45
تو یک نفری نه ! بیشماری
هر سو که نظر کنم تو هستی
یک جمع به هم گرفته پیوند
یک جبهه ی سخت بی شکستی
یا رب مرا یاری بده ، تا سخت آزارش کنم

هجرش دهم ، زجرش دهم ، خوارش کنم ، زارش کنم

از بوسه های آتشین ، وز خنده های دلنشین!!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #46
یا رب مرا یاری بده ، تا سخت آزارش کنم

هجرش دهم ، زجرش دهم ، خوارش کنم ، زارش کنم

از بوسه های آتشین ، وز خنده های دلنشین!!
نرمی پیکرم کجا خرمن نسترن کجا

این همه هیچ بهر تو یار ز خود گذشته یی

دوستی تو خواسته دشمن خویشتن کجا

می روی و خطاست این شیوه نابجاست
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #47
نرمی پیکرم کجا خرمن نسترن کجا

این همه هیچ بهر تو یار ز خود گذشته یی

دوستی تو خواسته دشمن خویشتن کجا

می روی و خطاست این شیوه نابجاست
تا ز “اعجـــــاز” خود شوم آگاه

ژاله را زان میان صـــــدا کردم

“ژاله از درس من چه فهمیدی؟”

پاسخ من سکوت بود و سکوت!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #48
تا ز “اعجـــــاز” خود شوم آگاه

ژاله را زان میان صـــــدا کردم

“ژاله از درس من چه فهمیدی؟”

پاسخ من سکوت بود و سکوت!
ترسم چو باز ایی و پرسم ز عشق خویش
گویی چو شور مستیم از سر پرید و رفت

سیمین اگر چه رفت و تو تنها شدی ولیک
این بس که در دلت شرری آفرید و رفت
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #49
ترسم چو باز ایی و پرسم ز عشق خویش
گویی چو شور مستیم از سر پرید و رفت

سیمین اگر چه رفت و تو تنها شدی ولیک
این بس که در دلت شرری آفرید و رفت
تا سحر در کنـــــــــــار من نالید

در غم آن دو تن دو دیده ی من

این یکی اشک بود وآن خون بود

مـــــــــــادرم را دگر نمی دانم!!
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #50
تا سحر در کنـــــــــــار من نالید

در غم آن دو تن دو دیده ی من

این یکی اشک بود وآن خون بود

مـــــــــــادرم را دگر نمی دانم!!
مرا مانده است عقلی خشک و دامانی تر از دنیا
بسوز ای اتش غم هر کجا خشک و تری دیدی
تو را حق میدهم ای غم که دست از من نمیداری
که با کمتر کسی این سان دل غم پروری داری
 
امضا : m.sina

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا