نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مشاعره مشاعره با اشعار اسماعیل خویی

  • نویسنده موضوع SETAYESH.MO
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 50
  • بازدیدها 1,294
  • کاربران تگ شده هیچ

لیلا؛

پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,503
پسندها
4,241
امتیازها
21,173
مدال‌ها
16
  • مدیر
  • #41
آی تو
ابر کامکار
بر من ، این به راه باد مشتی از غبار
نم نم نوازشی ، اگر نه آبشار بخششی ، ببار
ورنه دیر می‌شود
 
امضا : لیلا؛

لیلا؛

پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,503
پسندها
4,241
امتیازها
21,173
مدال‌ها
16
  • مدیر
  • #42
به جز دریا ندارد تاب دریا
که همجوش نهنگ است آب دریا
نمی خواهند ماند پاکدامان
از این آشفته باشد خواب دریا
 
امضا : لیلا؛

لیلا؛

پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,503
پسندها
4,241
امتیازها
21,173
مدال‌ها
16
  • مدیر
  • #43
با من بگو
وقتی که صدها
صد هزاران سال بگذشت ، آنگاه .
اما مگو هرگز
هرگز چه دور است ، آه
هرگز چه وحشتناک
هرگز چه بی‌رحم است
 
امضا : لیلا؛

لیلا؛

پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,503
پسندها
4,241
امتیازها
21,173
مدال‌ها
16
  • مدیر
  • #44
آی تو
ابر کامکار
بر من ، این به راه باد مشتی از غبار
نم نم نوازشی ، اگر نه آبشار بخششی ، ببار
ورنه دیر می‌شود
دیر
 
امضا : لیلا؛

لیلا؛

پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,503
پسندها
4,241
امتیازها
21,173
مدال‌ها
16
  • مدیر
  • #45
چه کار از من برآید شعرم ، ای شعر
جُز این کز من بزاید شعرم ای شعر
کی ام من یا چه در من با لب تو
جهان خود را سراید ،شعرم، ای شعر
 
امضا : لیلا؛

لیلا؛

پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,503
پسندها
4,241
امتیازها
21,173
مدال‌ها
16
  • مدیر
  • #46
به چشمت تا که نوری هست می خوان
کتاب از هر کس و هر دست می خوان
کتاب واقعیت را هم اما
که پیش چشم تو باز است می خوان
 
امضا : لیلا؛

لیلا؛

پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,503
پسندها
4,241
امتیازها
21,173
مدال‌ها
16
  • مدیر
  • #47
در بودنِ من، چه رنج ها می بُردی!
تنها چو شدی ز من، چه غم ها خوردی!
از بودنِ تو، چو زآنِ من، معنا رفت:
تنها، چو من و خدا، دریغا! مُردی
 
امضا : لیلا؛

لیلا؛

پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,503
پسندها
4,241
امتیازها
21,173
مدال‌ها
16
  • مدیر
  • #48
فراق از تو کشیدم فراغت از تو نجستم
همان دل است هنوزم که بود روزِ نخستم

کشیدم آنچه بشاید نجستم آنچه نباید
فراق از تو کشیدم فراغت از تو نجستم

ز ما پذیرش و حاشا جهانیان به تماشا
تو دام چینى و چابک من آهوى تو که چستم

من از نبرد نپیچم ولى به چنگ تو هیچم
چنان که در کف گرد آفریده زاده ى رستم

من و به کار تو سستى ؟ زهى خطا، به درستى
همین به عهد شکستن کشیده کار که سستم
 
امضا : لیلا؛

لیلا؛

پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,503
پسندها
4,241
امتیازها
21,173
مدال‌ها
16
  • مدیر
  • #49
شب که می‌شود
من پر از ستاره می‌شوم
شب که می‌شود،
مثل آن فشرده عظیم پرشکوه و پرشکوفه ازل
در هزار کهکشان ستاره
پاره‌پاره می‌شوم.

شب که می‌شود
ماهیان کهکشان
با تمام فلس‌های اختران‌شان
شناورند
در زلال بینشم.
 
امضا : لیلا؛

لیلا؛

پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,503
پسندها
4,241
امتیازها
21,173
مدال‌ها
16
  • مدیر
  • #50
هر روز که من بی تو به سر آوردم،
غم هام فزود، هر چه من می خوردم!
با قهرِ من از تو، عشق شد دشمنِ من:
ای کاش که با تو آشتی می کردم
 
امضا : لیلا؛

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا