m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,163 امتیازها 35,773 مدالها 16 21/12/23 #61 ملکه جهنمی❄ گفت نفس برآمد و کام از تو بر نمیآید فغان که بخت من از خواب در نمیآید کلیک کنید تا باز شود... نبض شعرم کند شد وقتی در آن نامت نبود گر نباشی شعر من تا انتها غم می شود امضا : m.sina
ملکه جهنمی❄ گفت نفس برآمد و کام از تو بر نمیآید فغان که بخت من از خواب در نمیآید کلیک کنید تا باز شود... نبض شعرم کند شد وقتی در آن نامت نبود گر نباشی شعر من تا انتها غم می شود
ملکه جهنمی❄ گوینده انجمن سطح 25 ارسالیها 2,866 پسندها 16,613 امتیازها 44,373 مدالها 20 21/12/23 #62 نه غزل نوشته بودم نه ترانهای سرودم که به حرمت سکوتم، تو به دیدنم بیائی امضا : ملکه جهنمی❄
MAHLA.MI هنرمند انجمن سطح 20 ارسالیها 570 پسندها 10,834 امتیازها 28,173 مدالها 19 سن 20 26/12/23 #63 نوشدارويي و بعد از مرگ سهراب آمدي سنگدل زودتر ميخواستي، حالا چرا ؟
ملکه جهنمی❄ گوینده انجمن سطح 25 ارسالیها 2,866 پسندها 16,613 امتیازها 44,373 مدالها 20 26/12/23 #64 نظر ار ز دوست پوشم که برون رود ز چشمم به چه اقتدار گویم که برون شو از ضمیرم امضا : ملکه جهنمی❄
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,163 امتیازها 35,773 مدالها 16 4/1/24 #65 ملکه جهنمی❄ گفت نظر ار ز دوست پوشم که برون رود ز چشمم به چه اقتدار گویم که برون شو از ضمیرم کلیک کنید تا باز شود... نمیدانم که نی چون من چرا بسیار مینالد دمادم میزند یارش ز دست یار مینالد نشسته بر ره بادست و بادش میزند هر دم از آن رو زرد و بیمارست و چون بیمار مینالد امضا : m.sina
ملکه جهنمی❄ گفت نظر ار ز دوست پوشم که برون رود ز چشمم به چه اقتدار گویم که برون شو از ضمیرم کلیک کنید تا باز شود... نمیدانم که نی چون من چرا بسیار مینالد دمادم میزند یارش ز دست یار مینالد نشسته بر ره بادست و بادش میزند هر دم از آن رو زرد و بیمارست و چون بیمار مینالد
ملکه جهنمی❄ گوینده انجمن سطح 25 ارسالیها 2,866 پسندها 16,613 امتیازها 44,373 مدالها 20 4/1/24 #66 نرگس عربده جوی ولبش افسوس کنان نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست امضا : ملکه جهنمی❄
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,163 امتیازها 35,773 مدالها 16 14/3/24 #67 ملکه جهنمی❄ گفت نرگس عربده جوی ولبش افسوس کنان نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست کلیک کنید تا باز شود... نه سرو توان گفت و نه خورشید و نه ماه آه از تو که در وصف نمیآیی آه هرکس به رهی میرود اندر طلبت گر ره به تو بودی نبدی اینهمه راه امضا : m.sina
ملکه جهنمی❄ گفت نرگس عربده جوی ولبش افسوس کنان نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست کلیک کنید تا باز شود... نه سرو توان گفت و نه خورشید و نه ماه آه از تو که در وصف نمیآیی آه هرکس به رهی میرود اندر طلبت گر ره به تو بودی نبدی اینهمه راه
♡°DINA° رفیق جدید انجمن سطح 2 ارسالیها 73 پسندها 269 امتیازها 1,048 مدالها 3 15/3/24 #68 m.sina گفت نه سرو توان گفت و نه خورشید و نه ماه آه از تو که در وصف نمیآیی آه هرکس به رهی میرود اندر طلبت گر ره به تو بودی نبدی اینهمه راه کلیک کنید تا باز شود... نام آسایش نمی دانم که از طفلی چو دل در کنار خویش پرورده است بی تابی مرا امضا : ♡°DINA°
m.sina گفت نه سرو توان گفت و نه خورشید و نه ماه آه از تو که در وصف نمیآیی آه هرکس به رهی میرود اندر طلبت گر ره به تو بودی نبدی اینهمه راه کلیک کنید تا باز شود... نام آسایش نمی دانم که از طفلی چو دل در کنار خویش پرورده است بی تابی مرا
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,163 امتیازها 35,773 مدالها 16 26/3/24 #69 ♡°DINA° گفت نام آسایش نمی دانم که از طفلی چو دل در کنار خویش پرورده است بی تابی مرا کلیک کنید تا باز شود... نقشبند جان که جانها جانب او مایلست عاقلان را بر زبان و عاشقان را در دلست امضا : m.sina
♡°DINA° گفت نام آسایش نمی دانم که از طفلی چو دل در کنار خویش پرورده است بی تابی مرا کلیک کنید تا باز شود... نقشبند جان که جانها جانب او مایلست عاقلان را بر زبان و عاشقان را در دلست
.Mobina. مدیر بازنشسته سطح 21 ارسالیها 4,022 پسندها 9,993 امتیازها 44,673 مدالها 21 26/3/24 #70 نظر به دیدگان تو کردم ای شکوفه یاور این قلب سرخوردهای تو شکوفه امضا : .Mobina.