روی سایت دلنوشته ملودی رگ‌هایم | نرگس زنده بودی کاربر انجمن یک رمان

[نرگس زنده بودی]

***
آن روز اول دیدار
قسم خوردی تا ابد به پایم می‌مانی!
چقدر کور بودم من...
ندیدم آن لحظه در خیالت با معشوقه‌ات سخن می‌گویی!
***

 

[نرگس زنده بودی]

***
شکستم...
کسی نفهمید!
اشک ریختم...
کسی نفهمید!
زار زدم...
کسی نفهمید!
این روزها حتی خدا هم من را نمی‌فهمد!
***

 

[نرگس زنده بودی]

***
همه دنیا یک طرف،
نوای خنده‌ات یک طرف...
خنده‌ای که قلبم را به رقص وادار می‌کند!
می‌رقصم...
می‌رقصم و می‌رقصم!
می‌ترسم از روزی که آوای خنده‌اش به گوشم نرسد!
***

 

[نرگس زنده بودی]

***
اشک شوق است این خون‌هایی که گریه می‌کنم!
دلبرم مستانه در آغوش دوست می‌رقصد!
چه کنم با این دل شکسته!
آن لباس سپید در تن، دوست رویاهای برآورده نشده من است!
***

 

[نرگس زنده بودی]

***
بوی عشق است این عطر گلوی تو
کاش می‌دانستی گلویم دیوانه‌وار پیش تو گیر است!
آنقدر گیر که شاهرگ می‌دهد...!
***

 

[نرگس زنده بودی]

***
بمان تا خیره‌ی تو بمانم!
گر بروی چشم من دگر بینایی ندارد!
عشق من! بدان که تو نور چشمی من هستی...
***

 

[نرگس زنده بودی]

***
آنقدر من را تحت فشار مگذار
قلبم به اندازه کافی در فشار عشق تو هست!
با من خوب تا کن...
طاقت مچاله شدن قلبم را ندارم!
***

 

[نرگس زنده بودی]

***
رنگ آسمان را به چشمانت داری لعنتی...
مانند گرگی که طرف را با دندان تیکه پاره می‌کند
ولی فرق داری!
با دندان‌هایت قلبم را به دندان گرفتی!
***

 

[نرگس زنده بودی]

***
با من است...
بی من است!
با اوست...
با او بودم!
بی او هستم...
جگر گوشه‌ام در آغوش عشق لبخند می‌زند!
***

 

[نرگس زنده بودی]

***
قشنگ‌تر از همه کابوسی بود که غرق در رویای تو دیدم!
کابوسی که روبه‌رویم بودی اما...
نگاه رویاییت اسیرم می‌کرد!
اشک روی گونه‌ام شروع به رقص می‌کرد...
اما تو با دستان لطیفت آن را پاک می‌کردی!
دریغ!
تلخ است آرزوی داشتن چنین رویایی!
من جز فغان چیز دیگری در کابوس‌های شبانه نمی‌بینم!
***