متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت دلنوشته واله... | الهه خواجه علی کاربر انجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

elahe khajeali

رفیق جدید انجمن
سطح
8
 
ارسالی‌ها
86
پسندها
1,077
امتیازها
6,363
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #11
* هر چه بیشتر به پیش می روم؛
از تاثیر واژه ها
بیش تر آگاه می شوم...
و بهتر درک می کنم؛
که هر کلامی
چه تلخ و چه شیرین
چه راست و چه دروغ
تاثیری ژرف بر پیکره ی روان ما دارد...
همان طور که معجزه گر است،
خاصیت ویرانگری نیز دارد...
می کُشد و یا جان می بخشد
می شِکند و یا بند می زند...

ای کاش بیش تر مواظب واژه هایمان بودیم... *
 
آخرین ویرایش
امضا : elahe khajeali

elahe khajeali

رفیق جدید انجمن
سطح
8
 
ارسالی‌ها
86
پسندها
1,077
امتیازها
6,363
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #12
* تمام لبخند را پیشکش اشک هایی می کنیم، که نباید ریخته شوند...
تمام لحظه ها را صرف افرادی می کنیم، که نباید در زندگیمان حضور داشته باشند...
تمام زندگی را به پای معنایی می ریزیم که دیگری برای زندگیمان تعریف کرده است...
و تمام عمر، بدین سان صرف نباید ها می شود...
زندگی را برایمان مردگی تعریف کردند؛
و یک عمر بار این تعریف را بر دوش کشیدیم؛
بار این واژه های مرده را...
و تجلی گاه قتل واژه ها را نادیده گرفتیم؛
و خود را به خواب زدیم...
تا مبادا چشم دل بگشاییم...
لکن این خواب زدگی،

تا به کِی ادامه دارد...؟ *
 
آخرین ویرایش
امضا : elahe khajeali

elahe khajeali

رفیق جدید انجمن
سطح
8
 
ارسالی‌ها
86
پسندها
1,077
امتیازها
6,363
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #13
* گاه پیش می آید،
که نمی خواهیم کلامی را بر زبان آوریم؛
اما چنین می کنیم...
و گاه پیش می آید،
که می خواهیم کلامی را بر زبان آوریم؛
اما توانایی آن را نداریم...
ای کاش زبانی وجود داشت
به نام "زبان بی زبانی"
تا هر چه را که نمی توان بر زبان آورد،
با آن به یکدیگر می فهماندیم...
البته شاید حرف نگاه هم،
یک زبان بی زبانی باشد...
منظورم نگاه های بی نقاب است؛

کاش همه ی نگاه ها بی نقاب بودند... *
 
آخرین ویرایش
امضا : elahe khajeali

elahe khajeali

رفیق جدید انجمن
سطح
8
 
ارسالی‌ها
86
پسندها
1,077
امتیازها
6,363
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #14
* ترجیح می دهم در این تئاتر مسخره ی زندگی
نقش لیلی را بازی کنم
تا مجنونی دل خسته را...
و رو به دختران سرزمینم فریاد بر آورم:
لیلی باش؛ لیلی!
اینجا کسی مجنون وار در انتظارت نیست؛
اما،
تو لیلی باش...! *


تقدیم به دخترانی که رسم لیلی بودن را به فراموشی سپرده اند...×
 
آخرین ویرایش
امضا : elahe khajeali

elahe khajeali

رفیق جدید انجمن
سطح
8
 
ارسالی‌ها
86
پسندها
1,077
امتیازها
6,363
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #15
* چه گویم...؟
زبان قاصر است از کلام... *

از همه ی دوستانی که برای انتخاب اسم مجموعه کمکم کردند سپاسگزارم...×
 
آخرین ویرایش
امضا : elahe khajeali

elahe khajeali

رفیق جدید انجمن
سطح
8
 
ارسالی‌ها
86
پسندها
1,077
امتیازها
6,363
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #16
* این منی که از "من" ساخته شده است،
دیگر "من" نیست!
بلکه غریبه ای است در آینه؛
که حتی خودش هم آنچه هست را باور ندارد...
پس تو کجایی ای "من" ؟!
این منِ تنها با خودش هم غریبی می کند!
دلش در جدال است با عقل
تا مبادا یکی بر دیگری فایق آید!
و در اینجاست که ناگفته ها مفهوم می یابند؛

در میان سیل نامفهومی واژگان تیره و تار... *
 
آخرین ویرایش
امضا : elahe khajeali

elahe khajeali

رفیق جدید انجمن
سطح
8
 
ارسالی‌ها
86
پسندها
1,077
امتیازها
6,363
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #17
* چه مضحک است که در همین لحظه،
تمام هستی ام شدی...!
من اصرار می کنم برای ماندن، نرفتن...
و تو اصرار می کنی برای گرفتنِ این نفس
که تنها به رفتن تو بند است...
این شعر قافیه ندارد؛
اصلا
این شعر، شعر نیست!
اگر تو نباشی...
با این حال آرزو دارم
لحظه ای به چشمت بیاید؛
شاید هوس آمدن کنی

با دیدن غوغای درونم... *
 
آخرین ویرایش
امضا : elahe khajeali

elahe khajeali

رفیق جدید انجمن
سطح
8
 
ارسالی‌ها
86
پسندها
1,077
امتیازها
6,363
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #18
* شنیده ام شعر دوست داری جانا!
به خاطر تو شاعر هم می شوم...
تو فقط بگو؛

کِی می آیی...؟ *
 
آخرین ویرایش
امضا : elahe khajeali

elahe khajeali

رفیق جدید انجمن
سطح
8
 
ارسالی‌ها
86
پسندها
1,077
امتیازها
6,363
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #19
* از ناگفته ها بیشتر لذت می برم؛
مادامی که گفته ها چیزی جز درد برایم به ارمغان نمی آورند... *
 
آخرین ویرایش
امضا : elahe khajeali

elahe khajeali

رفیق جدید انجمن
سطح
8
 
ارسالی‌ها
86
پسندها
1,077
امتیازها
6,363
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #20
* دلم بارانی است؛
از آمدن های موقتی،
از نماندن ها...
آدم ها؛
می آیند بی آنکه بمانند؛
و می روند
بی آنکه حتی لحظه ای به تو و احساساتت بیاندیشند...
و به زخم هایی که بر دلت
با رفتن آنها اضافه خواهد شد...
بی انصافی،
کار مردمِ این روز ها شده است؛ نازنین! *
 
آخرین ویرایش
امضا : elahe khajeali
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا