روی سایت رستنگار| Redemption کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Redemption
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 36
  • بازدیدها 2,656
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Redemption

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
145
پسندها
1,612
امتیازها
9,913
مدال‌ها
3
سن
25
سطح
6
 
  • نویسنده موضوع
  • #31
امروز زنگ زدم جانا!
امروز زنگ زدم جانا حواست که بود؟ حواست پی لحن غمگینم بود یا مشکل تازه پیش آمده ات؟
امروز گفتی فلان چیز را جور کنم تا دست پر بیایم.
جانا میدانم درحال تلاش کردنی،دست پر امدنت وقتی دلم خالی است به چه کارم می آید؟
وقتی دلم خالی از صدای قربان صدقه هایت است،وقتی دلم خالی از شب هایی است که بخیر نمی شود؟
امروز زنگ زدم جانا،حواست بود که قربان صدقه ام نرفتی؟
من توقعم بالارفته یاتو ،فقط به فکر دست های پرت بودی؟
می گویم جانا اگر دستهایت پر باشد اصلا جایی برای گرفتن دستهایم می ماند؟
امروز زنگ زدم زدم جانا حواست به نفس های سریع از سر بغضم بود؟

تاریخ:دیشب
 
آخرین ویرایش
امضا : Redemption

Redemption

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
145
پسندها
1,612
امتیازها
9,913
مدال‌ها
3
سن
25
سطح
6
 
  • نویسنده موضوع
  • #32
- غصه هایت را بریز در خورجین دلتنگی هایم میخواهم کاری کنم اسب روزگار به تاخت آنها را باخود ببرد.

لیدی- اسب روزگار ما خیلی وقت است که فلج شده جانا! بارش را هم کم کرده ایم تا اذیت نشود؛ غافل از اینکه این بار برای شانه های خمیده ی ما زیادی سنگین است!

- جانا به رفیق کناریت بده کمی از بارت را جای خالی برای بار یک دوست دارد.

لیدی- شاید یک دوست چند قدمی بتواند سنگینی این بار را با من تحمل کند؛ اما در این روزگار، هیچ کس وفا ندارد. آخرش رفیق نیمه راه می شود و بارت را سنگین تر از قبل می کند و می رود... سر انجام کار ما تا کنون جز این نبوده است؛ نازنینم!

-
جانا، کسانی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Redemption

Redemption

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
145
پسندها
1,612
امتیازها
9,913
مدال‌ها
3
سن
25
سطح
6
 
  • نویسنده موضوع
  • #33
صفحه نیازمندی ها!
این روزها که به جامعه نگاه میکنی , بیشترین چیزی که ازارت میدهد اخلاق افراد جامعه است!
میگویم چرا همیشه صفحه نیازمندی ها برای کارهای مادی چاپ میشود؟ نمی شود مثلا اگهی داده شود که به یک اخلاق خوش نیازمندیم؟؟؟ یا به یک لبخند؟این روزها کسی دنبال لبخند نمی رود ،کسی به دنبال اخلاق خوب نیست ،قهقهه را گناه میدانند و شادی را از همه دریغ می کنند! اینجاست نیاز داریم به یک اگهی که بگوید" ما به یک غم زدا نیاز داریم،" وقتی از...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Redemption

Redemption

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
145
پسندها
1,612
امتیازها
9,913
مدال‌ها
3
سن
25
سطح
6
 
  • نویسنده موضوع
  • #34
لعنت به روزهایی که حال دلت خوب نیست! دلت جامانده میان صدای خنده های بم! میان نفسهایش! اخ که این روزها ادم دیوانه میشود و هرچه اهنگ که "او" را یادش بیندازد گوش میدهد ، هر متنی که بغضش را سنگین تر کندمیخواند خلاصه خودرا شکنجه میدهد به هر طریق و.روشی! دلش که برای اغوشش تنگ میشود خودش خودش را در اغوش میگیرد! میگویم جانا توهم ازاین روزهای دیوانه وار سراسر دلتنگی داری؟؟؟ از انها که پیامهایم را بخوانی صدباره و قربان صدقه ام بروی یا من فقط دیوانه شده ام ؟ لعنت به روز هایی که حال دلت خوب نیست،!
پ.ن: حرفی ندارم:/
پ.ن: خسرو_ ناهید را_ دوست دارد, حتما بخونیدش بسی توصیه میشه ادم و روانی میکنه:/
 
امضا : Redemption

Redemption

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
145
پسندها
1,612
امتیازها
9,913
مدال‌ها
3
سن
25
سطح
6
 
  • نویسنده موضوع
  • #35
و گناه اغاز شد
زخم زد بر تن خسته مردم شهر
قضاوت شعله گرفت از پس نااگاهی
دختری خسته گوشه زیستن جان داد!
وگناه آغاز شد
دخترک گیسوانش را...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Redemption

Redemption

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
145
پسندها
1,612
امتیازها
9,913
مدال‌ها
3
سن
25
سطح
6
 
  • نویسنده موضوع
  • #36
سیگار نبودنت را اسان نکرد!
راه عزراییل هموار کرد و راه برگشت تو هموار نکرد.
پک اخر پس از پیک اخرین امد به میان,
دستان خسته ام دست تو را درخواب هم رها نکرد
 
امضا : Redemption

Redemption

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
2/4/17
ارسالی‌ها
145
پسندها
1,612
امتیازها
9,913
مدال‌ها
3
سن
25
سطح
6
 
  • نویسنده موضوع
  • #37
دستانت شعر میبافند!
جانا میدانی شعر که فقط کلمه نیست فقط واژه نیست , شعر گفتن را کنار بگذار شعر فراتر از واژه هایی است که کنار هم میگذاری و دیگران میخوانند و لذتش را میبرند ,شعر را دستانت روی گیسوانم میبافند, شعر اوای شنیدن اسمم از زبان توست, شعر از ذهنت نمی اید از بوسه هایت می اید , از دوستت دارم هایی که پشت سر هم میگویی و فقط من از این سروده های نابت لذت میبرم نه کس دیگر دستانت شعر میبافند جانا!
 
امضا : Redemption
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا