متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت دلنوشته ذهن بیمار|محدثه فارسی کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Mohadeseh.f
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 39
  • بازدیدها 2,056
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Mohadeseh.f

کاربر فعال
سطح
7
 
ارسالی‌ها
1,300
پسندها
35,655
امتیازها
61,573
مدال‌ها
8
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #1
ذهن بیمار (2).jpg
به نام خدایی که در این نزدیکی است...

نام دلنوشته: ذهن بیمار

نام نویسنده: محدثه فارسی

مقدمه:

وقتی مات به نقطه ای خیره میشی...

وقتی میون خنده هات توی گلوت بغض نشسته...

وقتی در برابر چشمات دستای یکی دیگه رو می گیره...

وقتی خوب نیستی ولی میگی خوبم...

اینا فقط یه نشونه داره...

نشونش هم یه "ذهن بیماره"!
 
آخرین ویرایش
امضا : Mohadeseh.f

Mohadeseh.f

کاربر فعال
سطح
7
 
ارسالی‌ها
1,300
پسندها
35,655
امتیازها
61,573
مدال‌ها
8
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #2
بسم الله

بهم میگه تغییر کردم
میگه پای حرفام نموندم
حق باتوئه، ولی رفیق میشه یه نگاه به کارات بکنی؟

***
 

Mohadeseh.f

کاربر فعال
سطح
7
 
ارسالی‌ها
1,300
پسندها
35,655
امتیازها
61,573
مدال‌ها
8
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #3
بالاخره روزی می رسه که تو برمی گردی...
توی چشمام نگاه می کنی و من اون موقع میشم مثل خودت!
چشمای سرد و بی روحم رو می دوزم توی چشمای پر از خواهشت و بهت میگم:
- دوستت ندارم!
ولی می دونم که این یک خیال پوچه!

***
 

Mohadeseh.f

کاربر فعال
سطح
7
 
ارسالی‌ها
1,300
پسندها
35,655
امتیازها
61,573
مدال‌ها
8
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #4
ذهنم بیماره ولی روی لبام خندست...
به هرکی می گم خستم می خنده و میگه دیوانست!

***
 

Mohadeseh.f

کاربر فعال
سطح
7
 
ارسالی‌ها
1,300
پسندها
35,655
امتیازها
61,573
مدال‌ها
8
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #5
رویای داشتن تو شده مثل آتش...
فکرت شعله می کشه...
یاد حرفات می سوزونه...
در کنارت بودن هم محاله، چون با تو بودن و حل شدن در تو منجر به خاکستر شدن میشه!

***
 

Mohadeseh.f

کاربر فعال
سطح
7
 
ارسالی‌ها
1,300
پسندها
35,655
امتیازها
61,573
مدال‌ها
8
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #6
_ چرا نمی خندی؟
+ فراموش کردم چجوریه، میشه یادم بدی؟
_ ...!

***
 

Mohadeseh.f

کاربر فعال
سطح
7
 
ارسالی‌ها
1,300
پسندها
35,655
امتیازها
61,573
مدال‌ها
8
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #7
دور نیست... مرگ رو میگم!
فقط کافیه دستام رو دراز کنم طرفش، یه نگاه خسته بهش بندازم...
مطمئنم بغض می کنه و دستام رو می گیره!

***
 

Mohadeseh.f

کاربر فعال
سطح
7
 
ارسالی‌ها
1,300
پسندها
35,655
امتیازها
61,573
مدال‌ها
8
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #8
_گفت دوستت دارم!
+خب؟
_دروغ می گفت...
+از کجا فهمیدی؟
_داشت به پشت سرم نگاه می کرد!؟
+خب مگه پشت سرت کی بود؟
_ بهترین رفیقم!

***
 

Mohadeseh.f

کاربر فعال
سطح
7
 
ارسالی‌ها
1,300
پسندها
35,655
امتیازها
61,573
مدال‌ها
8
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #9
بالاخره منم سرد میشم...
جنسی از سنگ میشم...
تا بفهمی دوستم داری...
تبدیل به یه بی رحم میشم!

***
 

Mohadeseh.f

کاربر فعال
سطح
7
 
ارسالی‌ها
1,300
پسندها
35,655
امتیازها
61,573
مدال‌ها
8
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #10
به رد پای تو خیره میشم...
چشمام رو می بندم و حست می کنم ولی...
این رد پای تو نیست، ردی از قدم های خسته ی تکراری من روی دل خیابونه...
باز هم ذهنم به من کلک زده!

***
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا