«یلدا» یعنی یک دوستت دارم طولانی از لب‌هایی که یک سال سکوت کرده بودند.

دلنوشته احساسی سردرگم| miss_rahil کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع miss_rahil
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 34
  • بازدیدها 1,824
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

miss_rahil

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
583
پسندها
7,006
امتیازها
23,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #21
زخمای قلبم را تزیین کرده ام برای خود...
تمامیه گله هایم را تویش جا داده وپنهان کرده ام...
هر آرزوی دلم سرانجام ماند توی دلم...
کاش که تو وفا می کردی...
توی تقدیرم هم ننوشته اگر...
پس چطور تمنایش کنم...
خدا را گر ناراض کنم..
پس چکار کنم...
چکار کنم...
 
امضا : miss_rahil

miss_rahil

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
583
پسندها
7,006
امتیازها
23,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #22
نفس هایم می گویند:
باید حبس شویم...
هیچ راهی به نظر نمی آید
تپش های قلبم می گویند:
دل را که ول کردیم
کجا ول کنیم این نفس های حبس شده را...
بارها وبارها به این فکر میکنم
تنهای تنها من اینجا...
همراه من قدم به قدم
می آیند
این خاطره ها....
 
امضا : miss_rahil

miss_rahil

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
583
پسندها
7,006
امتیازها
23,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #23
اون آدمایی که نزدیک دل هستن
چرا قلب رو میشکنن
بجای وفا رد پای بی وفایی می زارن
اون آدمایی که یه موقع همسفر بودن
چرا الان غریبه به نظر میان
اون پیوند های محبت
چرا الان بی نفس به نظر میان
اون خوشی هایی که دورانی ماهم داشتیم
حالا مسلسل وار تبدیل به غم شدن
وقتی به آرامش نمی رسیم
چیکار کنیم....
این ممکن نیست که به همه خواسته های قلبمون برسیم
پس چیکار کنیم..
چیکار کنیم....
 
امضا : miss_rahil

miss_rahil

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
583
پسندها
7,006
امتیازها
23,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #24
دختری هستم از تبار غم...
گم شدم در واژه های تکراریه زندگی...
در شب های انتظار با تمام دلواپسی ها خود را می سپارم به دامن خواب...
و..
در روزهای انتظار در حوالی بی کسی های خود قدم میزنم با خود...
اسیرم در قفس سرده تقدیر...
احساس بدیست....
اینکه دنیا برای من...
روز به روز سنگدل تر می شود...
 
امضا : miss_rahil

miss_rahil

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
583
پسندها
7,006
امتیازها
23,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #25
بین..
وعده ها و خاطره ها...
فقط ی فرقی وجود دارد...
خاطره ها مارا نابود میکنند ...
واما..
وعده هارا ما نابود میکنیم...
 
امضا : miss_rahil

miss_rahil

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
583
پسندها
7,006
امتیازها
23,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #26
هر زخم دلم...
تورا از ته دل دعا می کند...
که خدا خوشی هارا به تو...
وغم نصیب من باشد...
نشد که فراموش شوی..
این هم مجبوریه من است...
بازم تویی..
که زندگانیه منی انگار....
 
امضا : miss_rahil

miss_rahil

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
583
پسندها
7,006
امتیازها
23,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #27
صدبار خودمو تلاش کردم
چیزی جز تو نیافتم توی اعماق قلبم
اگه با نفس هام خداحافظی کنم
ولی با تو نه نمیتونم
من باز هم تورو میخوام
باز هم...
بازهم...
 
امضا : miss_rahil

miss_rahil

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
583
پسندها
7,006
امتیازها
23,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #28
لحظه های خوشی را کجا جستجو کنم
که وقت هم بی نشان شده انگار...
دعا های که فرستادم
اون ها هم با آسمون برخورد کردند
وباز گشتن دوباره
فهمیدم که من
هیچی ندارم
هیچی...
 
امضا : miss_rahil

miss_rahil

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
583
پسندها
7,006
امتیازها
23,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #29
آدما چیا که نمیگن...
قلب بیچاره هم تحمل میکنه..
با آه..
با بغض...
چجوری بهت بگم...
که خودی ها هم کم کم غریبه بنظر میان...
 
امضا : miss_rahil

miss_rahil

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
583
پسندها
7,006
امتیازها
23,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #30
قلبم با اشکهایم تر شده ...
هیسس...
هیس...
نگو غرورش درهم میشکند...
 
امضا : miss_rahil
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا