مشاعره مشاعره مشروط (واژگان)

[Hoora_Ab]

برگ تر خشک می‌شود به زمان
برگ چشمان ما همیشه تر است

آینه

 

[m.sina]

گرچه چشمان تو جز در پی زیبایی نیست
دل بکن آینه انقدر تماشایی نیست
حاصل خیره در آیینه شدن‌ها آیا
دوبرابر شدن غصه تنهایی نیست؟

غصه

 

[Hoora_Ab]

گر غصه روزگار گویم
بس قصه بی شمار گویم

امان

 

[Mahswanes]

امان از شعله ی آخـر
هـجوم باد و خاکـستر
که از پروانه ی پرپر
اجاق شب نشد روشن

رهایی

 

[A.Hamzeh]

رهایی، قصّه بود، ای ماهیِ تُنگِ بلورِ شب!
مبادا در فریبِ تُنگِ دریا گُم شود جانت

دل

 

[S O-O M]

رهایی، قصّه بود، ای ماهیِ تُنگِ بلورِ شب!
مبادا در فریبِ تُنگِ دریا گُم شود جانت

دل

دل میرود ز دستم صاحبدلان خدارا
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
تنگدستی

 

[(فاطمه1381)]

دل میرود ز دستم صاحبدلان خدارا
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
تنگدستی

هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را
سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد
دلبر که در کف او موم است سنگ خارا
شهرت

 

[S O-O M]

هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را
سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد
دلبر که در کف او موم است سنگ خارا
شهرت

گه ازموی میان شهرت دهد نازک خیالی را
گهی از چین ابرو سکته خواند بیت‌ عالی را
زبان حال خط دارد حدیث شکر لعلش
ازین‌ طوطی توان‌ آموختن شیرین‌ مقالی را

قهوه

 

[m.sina]

گه ازموی میان شهرت دهد نازک خیالی را
گهی از چین ابرو سکته خواند بیت‌ عالی را
زبان حال خط دارد حدیث شکر لعلش
ازین‌ طوطی توان‌ آموختن شیرین‌ مقالی را

قهوه

شبیه جرعه‌ای از قهوه‌ی یخ‌کرده می‌مانی
که بعد از سال‌ها ماسیده باشد توی فنجانی
همان‌قدر آشنا اما همان اندازه هم مبهم
که از فنجان تو نوشیده باشم فال پنهانی

فال

 

[Shiva.Panah]

شبیه جرعه‌ای از قهوه‌ی یخ‌کرده می‌مانی
که بعد از سال‌ها ماسیده باشد توی فنجانی
همان‌قدر آشنا اما همان اندازه هم مبهم
که از فنجان تو نوشیده باشم فال پنهانی

فال

م**س.ت و خراب گشت و دل و دین خویش را
تسلیم فال حافظ شیراز کرد و بعد

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.