jαɴα رو به پیشرفت سطح 6 ارسالیها 146 پسندها 503 امتیازها 3,013 مدالها 6 6/3/21 #81 ش.م.ی.م فرهادی گفت دست کسی نیست زمینگیریم عاشق این آدم زنجیریام شعله بکش بر شب تکراریم مردهی اینگونه خود آزاریم کلیک کنید تا باز شود... من که در وصف یک سرانگشتش یک لغت نامه واژه کم دارم زندگی اتفاق خوبی بود، آخرش با نگاه بهتر شد امضا : jαɴα
ش.م.ی.م فرهادی گفت دست کسی نیست زمینگیریم عاشق این آدم زنجیریام شعله بکش بر شب تکراریم مردهی اینگونه خود آزاریم کلیک کنید تا باز شود... من که در وصف یک سرانگشتش یک لغت نامه واژه کم دارم زندگی اتفاق خوبی بود، آخرش با نگاه بهتر شد
ش ش.م.ی.م فرهادی نویسنده ادبیات سطح 29 ارسالیها 1,691 پسندها 18,252 امتیازها 44,573 مدالها 23 6/3/21 #82 jαɴα گفت من که در وصف یک سرانگشتش یک لغت نامه واژه کم دارم زندگی اتفاق خوبی بود، آخرش با نگاه بهتر شد کلیک کنید تا باز شود... دیشب از عشق تو، خود را به خدا پس دادم کاش قبل از تو مرا، آخرتی رخ میداد امضا : ش.م.ی.م فرهادی
jαɴα گفت من که در وصف یک سرانگشتش یک لغت نامه واژه کم دارم زندگی اتفاق خوبی بود، آخرش با نگاه بهتر شد کلیک کنید تا باز شود... دیشب از عشق تو، خود را به خدا پس دادم کاش قبل از تو مرا، آخرتی رخ میداد
jαɴα رو به پیشرفت سطح 6 ارسالیها 146 پسندها 503 امتیازها 3,013 مدالها 6 7/3/21 #83 ش.م.ی.م فرهادی گفت دیشب از عشق تو، خود را به خدا پس دادم کاش قبل از تو مرا، آخرتی رخ میداد کلیک کنید تا باز شود... در خانه ی من سقف فرو ریختنی ست آغاز نکن،این اَلَک آویختنی ست بعد از تو جهانِ دگری ساخته ام آتش به دهانِ خانه انداخته ام امضا : jαɴα
ش.م.ی.م فرهادی گفت دیشب از عشق تو، خود را به خدا پس دادم کاش قبل از تو مرا، آخرتی رخ میداد کلیک کنید تا باز شود... در خانه ی من سقف فرو ریختنی ست آغاز نکن،این اَلَک آویختنی ست بعد از تو جهانِ دگری ساخته ام آتش به دهانِ خانه انداخته ام
ش ش.م.ی.م فرهادی نویسنده ادبیات سطح 29 ارسالیها 1,691 پسندها 18,252 امتیازها 44,573 مدالها 23 7/3/21 #84 jαɴα گفت در خانه ی من سقف فرو ریختنی ست آغاز نکن،این اَلَک آویختنی ست بعد از تو جهانِ دگری ساخته ام آتش به دهانِ خانه انداخته ام کلیک کنید تا باز شود... من از به جهان آمدنم دلگیرم آماده کنید جوخه را میمیرم امضا : ش.م.ی.م فرهادی
jαɴα گفت در خانه ی من سقف فرو ریختنی ست آغاز نکن،این اَلَک آویختنی ست بعد از تو جهانِ دگری ساخته ام آتش به دهانِ خانه انداخته ام کلیک کنید تا باز شود... من از به جهان آمدنم دلگیرم آماده کنید جوخه را میمیرم
jαɴα رو به پیشرفت سطح 6 ارسالیها 146 پسندها 503 امتیازها 3,013 مدالها 6 8/3/21 #85 ش.م.ی.م فرهادی گفت من از به جهان آمدنم دلگیرم آماده کنید جوخه را میمیرم کلیک کنید تا باز شود... من عشق شدم،مرا نمی فهمیدند در شهرِ خودم مرا نمی فهمیدند این دغدغه را تاب نمی آوردند گاهی همگی مسخره ام می کردند امضا : jαɴα
ش.م.ی.م فرهادی گفت من از به جهان آمدنم دلگیرم آماده کنید جوخه را میمیرم کلیک کنید تا باز شود... من عشق شدم،مرا نمی فهمیدند در شهرِ خودم مرا نمی فهمیدند این دغدغه را تاب نمی آوردند گاهی همگی مسخره ام می کردند
ش ش.م.ی.م فرهادی نویسنده ادبیات سطح 29 ارسالیها 1,691 پسندها 18,252 امتیازها 44,573 مدالها 23 8/3/21 #86 jαɴα گفت من عشق شدم،مرا نمی فهمیدند در شهرِ خودم مرا نمی فهمیدند این دغدغه را تاب نمی آوردند گاهی همگی مسخره ام می کردند کلیک کنید تا باز شود... من زیستنم قصه مردم شدهاست یک " تو" وسط زندگیم گم شده است امضا : ش.م.ی.م فرهادی
jαɴα گفت من عشق شدم،مرا نمی فهمیدند در شهرِ خودم مرا نمی فهمیدند این دغدغه را تاب نمی آوردند گاهی همگی مسخره ام می کردند کلیک کنید تا باز شود... من زیستنم قصه مردم شدهاست یک " تو" وسط زندگیم گم شده است
jαɴα رو به پیشرفت سطح 6 ارسالیها 146 پسندها 503 امتیازها 3,013 مدالها 6 8/3/21 #87 ش.م.ی.م فرهادی گفت من زیستنم قصه مردم شدهاست یک " تو" وسط زندگیم گم شده است کلیک کنید تا باز شود... تا که به هر واژه ستم میشود دست ، طبیعی است قلم میشود واژه ی در حنجره را تیغ کن زیر قدم ها تله تبلیغ کن امضا : jαɴα
ش.م.ی.م فرهادی گفت من زیستنم قصه مردم شدهاست یک " تو" وسط زندگیم گم شده است کلیک کنید تا باز شود... تا که به هر واژه ستم میشود دست ، طبیعی است قلم میشود واژه ی در حنجره را تیغ کن زیر قدم ها تله تبلیغ کن
ش ش.م.ی.م فرهادی نویسنده ادبیات سطح 29 ارسالیها 1,691 پسندها 18,252 امتیازها 44,573 مدالها 23 8/3/21 #88 jαɴα گفت تا که به هر واژه ستم میشود دست ، طبیعی است قلم میشود واژه ی در حنجره را تیغ کن زیر قدم ها تله تبلیغ کن کلیک کنید تا باز شود... نا امید از تمام داروها نا امید از دعای هر ساعت چشمم اما خلاف پاهایم رو به دروازه خراسان است امضا : ش.م.ی.م فرهادی
jαɴα گفت تا که به هر واژه ستم میشود دست ، طبیعی است قلم میشود واژه ی در حنجره را تیغ کن زیر قدم ها تله تبلیغ کن کلیک کنید تا باز شود... نا امید از تمام داروها نا امید از دعای هر ساعت چشمم اما خلاف پاهایم رو به دروازه خراسان است
jαɴα رو به پیشرفت سطح 6 ارسالیها 146 پسندها 503 امتیازها 3,013 مدالها 6 9/3/21 #89 تا تو بر تاب نشستی این نوسان من را برد شب جلو رفتی و فردا به عقب برگشتی و تو هر بار رسیدی پس گوشت گفتم عشق مو بافته ی من چه عجب برگشتی امضا : jαɴα
تا تو بر تاب نشستی این نوسان من را برد شب جلو رفتی و فردا به عقب برگشتی و تو هر بار رسیدی پس گوشت گفتم عشق مو بافته ی من چه عجب برگشتی
ش ش.م.ی.م فرهادی نویسنده ادبیات سطح 29 ارسالیها 1,691 پسندها 18,252 امتیازها 44,573 مدالها 23 9/3/21 #90 jαɴα گفت تا تو بر تاب نشستی این نوسان من را برد شب جلو رفتی و فردا به عقب برگشتی و تو هر بار رسیدی پس گوشت گفتم عشق مو بافته ی من چه عجب برگشتی کلیک کنید تا باز شود... یکم با نبود جهان خو بگیر یکم فکر خندیدن از اشک باش خدای تو دستش روی شونته خودت مرهم این همه زخم باش امضا : ش.م.ی.م فرهادی
jαɴα گفت تا تو بر تاب نشستی این نوسان من را برد شب جلو رفتی و فردا به عقب برگشتی و تو هر بار رسیدی پس گوشت گفتم عشق مو بافته ی من چه عجب برگشتی کلیک کنید تا باز شود... یکم با نبود جهان خو بگیر یکم فکر خندیدن از اشک باش خدای تو دستش روی شونته خودت مرهم این همه زخم باش