گاهی فراموش می کنیم که
کی هستیم و چه هستیم.
گاهی هم از اینکه
چه چیزی هستیم ناراحت می شویم.
به هر حال
هرچه بودیم و هستیم و خواهیم بود
فقط برای خودمان است نه دیگران
درست است، می گوییم باید همدلی و همدردی کنیم
باید هم اینکار را انجام دهیم
اما
یادمان باشد
دردهایمان را هرگز،
هرگز
برای ناراحت کردن دیگری
تقسیم نکنیم.
پ.ن:
این دلنوشته،
مربوط بود به یک داستانی که قبلا خوندم. داخل اون مطلب، یکی از یچه های مدرسه، خانوادهش رو از دستمیده و بعد هرجا کهمیره از اون اتفاق حرف میزنه. در این بین، یکی از کسایی که این ماجرا رو میشنوه، کسیه که به تازگی بیماری لاعلاجی رو گرفته. اون با شنیدن این ماجرا، روحیهش رو از دستمیده و بیماریش کمکم اوت میکنه و آخر سر می میره...