نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

روی سایت دلنوشته ی من می خندم| نگارعوض زاده کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Negar:)
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 31
  • بازدیدها 1,989
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Negar:)

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
762
پسندها
3,453
امتیازها
20,173
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #11
من می خندم...
خدایا کسی پیدا می شود درک کند معنی واقعی خنده هایم را؟
اما...
من خودم می خندم تا کسی نفهمد حالم را...
چرا حالا دنبال کسی می گردم که بازیگری هایم را باور نکند؟
 
امضا : Negar:)

Negar:)

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
762
پسندها
3,453
امتیازها
20,173
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #12
ای دل گریه کن که تنها تر از دیروز شده ای...
ای دل زار بزن که هر روز داری تنها تر از دیروز می شوی!
ای صورت...
بخند تا کسی نفهمد حال و هوای دلت را...
 
امضا : Negar:)

Negar:)

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
762
پسندها
3,453
امتیازها
20,173
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #13
دگر نمی خندم...
یعنی می خندما!
اما بخاطر شاد بودن نمی خندم...
برای این می خندم تا لقب ه*رز بودن بر روی پیشانیم نچسپانند...
اری دنیا به این شکل شده است...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Negar:)

Negar:)

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
762
پسندها
3,453
امتیازها
20,173
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #14
خنده...خنده...خنده...
دگر متنفرم از الکی خندیدن...
خسته شده ام بخدا...
کاش یک نفر... فقط یک نفر... حالم را درک میکرد...
 
امضا : Negar:)

Negar:)

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
762
پسندها
3,453
امتیازها
20,173
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #15
قرار بود من سپید پوش او شوم...
پس این کیست که با لباسی به رنگ برف در اغوش او میرقصد؟
حالا من هم باید برقصم و بخندم؟
اری باید برقصم و بخندم سرخوشانه برای ازدواج کردن او...
 
امضا : Negar:)

Negar:)

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
762
پسندها
3,453
امتیازها
20,173
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #16
بلند قهقه می زنم در تاریکی شب...
و همه فقط صدای قهقه ام را می شنوند!
اما کسی نیست که ببیند،من در حالا گریستنم میان این خنده های الکی...
 
امضا : Negar:)

Negar:)

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
762
پسندها
3,453
امتیازها
20,173
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #17
دگر منتفرم از...
از او...
از تمام کسانی که مرا نخواستند...
از تمام کسانی که مرا خواستند...
و بیشتر از همه متنفرم از...
از خودم...
که می خندم...
اری متنفرم از خودم که هنوز می خندم الکی...
متنفرم...
 
امضا : Negar:)

Negar:)

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
762
پسندها
3,453
امتیازها
20,173
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #18
ای عشق...
از من انتظار شاد بودن داری؟ در حالی که خود در حال وصال با معشوقی؟!
انقدر خندیدم و خندیدم...که مردم این شهر...
مرا دیوانه می دانند!
 
امضا : Negar:)

Negar:)

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
762
پسندها
3,453
امتیازها
20,173
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #19
ای عشق...
وقتی که تو بخواهی من چه باید بگویم؟
تو می خواهی من بخندم؟
باشد پس من... فقط و فقط به خاطر گل روی تو...
می خندم...!
 
امضا : Negar:)

Negar:)

کاربر فعال
سطح
4
 
ارسالی‌ها
762
پسندها
3,453
امتیازها
20,173
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #20
من می خندم به روی این زندگی که جز غم چیزی برای من، نگذاشت!

انقدر می خندم تا شاید زندگی هم گول خنده هایم را بخورد.

می خندم و می خندم و می خندم...
 
امضا : Negar:)
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا