آرام صحبت میکرد.
میتوانستم صدای نفسهایش را درست کنار گوشم حس کنم و حتی بشنوم.
صدایش همانند یک ملودی آرامشبخش در گوشم پیچ و تاب میخورد.
گویی شاهی دست در دست ملکهاش در گوشت میرقصد و صدای تقتق منظم و هماهنگ کفشهایشان است که میگوید:
- ما خوشبخت هستیم.
کاش میشد صدایش دریای عظیم و طوفانی شود و ببلعد تمام وجودم را.
یا طوفانی باشد که میآید و تمام زندگیام را زیر و رو میکند.
کاش میشد صدایش را در آغوش بگیرم.
میدانید؟ تا قبل از شنیدنش نمیدانستم صدای شیطان نیز میتواند آرامشبخش باشد!