متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت دلنوشته‌ی روز رفتنم | sepideh13 کاربر انجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,978
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #21
***
اما این تنگی نفش‌هایم بخاطر قلب شکسته‌ام نیست!
می‌دانم به‌خاطر آسمی که دارم است.
به گلویم چنگ می‌زنم تا بتوانم نفس بکشم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,978
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #22
***
نفس‌هایم کم‌تر و دردناک‌تر می‌شود.
درهمان لحظه دوستم وارد اتاقم می‌شود.
خندید!
آثارش را روی لب‌هایش دیدم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,978
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #23
***
می‌دانست باید اسپری‌ام را بهم برساند!
اما این‌کار را نکرد!
به جایش قهقه‌ای شیطانی زد و گفت:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,978
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #24
***
- «پس بالاخره شرت دارد کم می‌شود!»
چیزی نگفتم... .
بخاطر نفس‌های دردناکم‌ هم اگر می‌خواستم چیزی بگویم نمی‌توانستم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,978
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #25
***
هم‌چنان برای نفس کشیدن تقلا می‌کردم.
اسپری را جلویم گرفت.
تا خواستم آن را از دستش بگیرم آن را به پشت سرم پرت کرد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,978
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #26
***
و من فهمیدم اسپری از پنجره‌ی اتاقم به بیرون پرت شده است!
گفت:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,978
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #27
- «کی می‌خواد بی همه مرگ تو کار من بوده!»
خودش جواب خودش را داد:
- «هیچ‌کس!»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,978
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #28
***
خندیدم، با حال بدی که داشتم خندیدم... .
خبر نداشت خدایی وجود دارد و او را می‌بیند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,978
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #29
***
اگر بمیرم و نتوانم انتقامم را بگیرم، خوابم این‌کار را می‌کند!
نفس‌هایم کند تر از قبل می‌شود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,978
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #30
***
محیط اطرافم را تار تر از قبل پی‌بینم و بعد از چند ثانیه بر روی زمین می‌افتم و نفس آخر و پر از دردی می‌کشم و تمام....!
کافی است زمان مرگت را بدانی، آن‌وقت است که حتی زیبایی خوردن یک لیوان آب را از دست نمی‌دهی.
به جای تاج گل بزرگی،
که پس از مرگم برای تابوتم می‌آوری
شاخه‌ای از آن را همین امروز به من هدیه کن!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا